هیچ - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

این کلمه در چینی به معنای عدم یا هیچ میباشد.

هیچ مفهومی است که نیستی هر چیزی را به کلی شرح می‌دهد. هیچ معمولاً همراه اسم و با فعل منفی برای سلب ویژگی یا حکمی از کلیه اعضای یک مجموعه یا جنس به‌کار می‌رود. هیچ همچنین به معنی نیست و نابود و نیز فاقد ارزش و اعتبار است.[۱]

در ادبیات فارسی، اصطلاحات گوناگونی با ترکیب دیگر واژه‌ها با هیچ ساخته می‌شوند:

  • هیچ در هیچ: پوچ و بیهوده
  • به هیچ نشمردن (به هیچ گرفتن): نادیده گرفتن
  • هیچ و پوچ: هر چیز بی‌ارزش و بیهوده
  • به هیچ وجه (هیچ جور، هیچ رقم): مطلقاً، اصلاً
  • هیچ‌کاره: فاقد کار و مسئولیت
  • هیچ‌کس: با فعل منفی، سلب حکم دربارهٔ همه اشخاص می‌کند، کسی، شخصی
  • هیچ‌گاه: نفی حکم از همه زمان‌ها[۱]

هیچ در هنر[ویرایش]

هیچ در هنر، همیشه به معنای نیستی، تباهی و پوچی نیست، بلکه گاهی نمادی از عطش و تمنا به‌شمار می‌رود. پرویز تناولی مجسمه‌ساز مشهور ایرانی، آثار متعددی را با به‌کارگیری شکل فارسی واژه «هیچ» خلق کرده‌است.[۲]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ انوری، حسن (۱۳۸۵فرهنگ فشرده سخن، تهران: سخن
  2. «فرهاد و صنعان و دیگر «هیچ»». روزنامه دنیای اقتصاد. ۳ مرداد ۱۳۸۷.

پیوند به بیرون[ویرایش]