درگاه:فلسفه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

صفحه اصلی   رده‌ها و موضوعات   درگاه‌ها و پروژه‌ها

درگاه فلسفه


اندیشه‌گر تندیسی اثر مجسمه‌ساز فرانسوی آگوست رودن است، که مردی را در تعمقی موقّر با کشمکش‌های درونی قوی نشان می‌دهد؛ و معمولاً برای اشاره به فلسفه به کار می‌رود.
اندیشه‌گر تندیسی اثر مجسمه‌ساز فرانسوی آگوست رودن است، که مردی را در تعمقی موقّر با کشمکش‌های درونی قوی نشان می‌دهد؛ و معمولاً برای اشاره به فلسفه به کار می‌رود.

واژه فلسفه ریشه در کلمه یونانی آرخه به معنی بذر دارد. در واقع فلسفه به دنبال کشف علتی است که جهان هستی را به وجود آورده. همچنین واژهٔ فلسفه به معنای دوستدارِ خِرَد نیز هست. که خود به تنهایی نمایان گر علت کنجکاوی فلاسفه جوان نیز هست و ریشهٔ یونانی (به یونانی: φιλοσοφία) دارد که سپس به عربی و فارسی راه یافته‌است. فلسفه در تلقی سنتی، مطالعهٔ مسائل کلی و اساسی پیرامون موضوعاتی چون وجود، آگاهی، ارزش‌ها، خرد، ذهن و زبان است؛ که وجه افتراق آن با راه‌های دیگر پرداختن به پرسش‌های اساسی این چنینی (راه‌هایی نظیر عرفان و اسطوره)، رویکرد نقّادانه و معمولاً سازمان‌یافتهٔ فلسفه، و تکیه‌اش بر استدلال‌های عقلانی است. در این تعبیر، فلسفه همانا مطالعهٔ واقعیت است، اما نه جنبه‌ای از واقعیت که پیش‌تر علوم گوناگون بدان پرداخته‌اند. پرسش‌هایی که نه تجربی‌اند و نه ریاضی به فلسفه واگذار می‌شوند. همه نمی‌پذیرند که چنین پرسش‌های وانهاده‌ای وجود دارند. در تعبیری دیگر، فلسفه همانا بررسی عمل توجیه است، و به نقّادی توجیهی که ما از دعاوی خود به دست می‌دهیم، می‌پردازد. به باور گروهی دیگر از فیلسوفان نیز، فلسفه تحلیل مفاهیمی است که در ذهنیّات و تفکرات ما نقش اساسی دارند.

نوشتار پیشنهادی

هرمس؛ پیام‌گزار ایزدان یونان.

هِرمِنوتیک (به انگلیسی: Hermeneutics) یا علم تأویل، تأویل‌شناسی یا زَندشناسی، به مطالعهٔ قواعد صحیح تفسیر متن می‌گویند. هدف از هرمنوتیک، کشف پیام‌ها، نشانه‌ها و معانی یک متن یا پدیده است. هرمنوتیک به مطالعه اصول تعبیر و تفسیر متون، به‌ویژه متون ادبی و دینی و حقوقی می‌پردازد.

در برابر واژهٔ هرمنوتیک، گاه از کلمهٔ «تفسیر» یا «تأویل» استفاده می‌شود، هرچند که این دو لفظ، ترجمه‌های مناسبی برای واژهٔ هرمنوتیک نیستند. تفاوت تفسیر با هرمنوتیک قابل قیاس با تفاوت زبان با دستور زبان است.

هرمنوتیک دانشی است که به «فرایند فهم یک اثر» می‌پردازد و چگونگی دریافت معنا از پدیده‌های گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری و آثار هنری را بررسی می‌کند. دانش هرمنوتیک با نقد روش‌شناسی، می‌کوشد تا راهی برای «فهم بهتر» پدیده‌ها ارائه کند؛ اگرچه گروهی از نظریه‌پردازان هرمنوتیک، با ایجاد و تبیین «روش» در مسیر فهم مخالفند و «فهمیدن» را یک واقعه می‌دانند که قابل اندازه‌گیری و روش‌مندسازی نیست. به زبان ساده‌تر، تأویل‌شناسی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا روش و راهکاری وجود دارد تا خوانندگان یک متن یا بینندگان یک اثر هنری، با به‌کارگیری آن روش، به دریافت معنای ثابت و مشخصی از آن اثر یا متن دست یابند؛ یا این که درک و فهم هر مخاطبی مختص اوست و با دیگری تفاوت دارد.

بیشتر...

گفتاورد

«چنان‌چه من بدانم بچه‌ای که به‌وجود می‌آورم شخصی دیوانه و آدم‌کش خواهد شد، من بایستی مسئول ارتکاب جرایم ناشی از او باشم. چنان‌چه خداوند قبلاً می‌دانسته که بشر مرتکب گناه می‌شود، او از همان زمانِ تصمیم به خلقِ بشر، به طور واضح مسئول تمام نتایج حاصله از آن گناه بوده است.»

برتراند راسل


فیلسوفان سرشناس

افلاطونارسطوتوماس اکویناسرنه دکارتجان لاک



دیوید هیومایمانویل کانتهگلشوپنهاورکی‌یرکگورنیچه

نوشتارهای برگزیده

زندگی‌نامهٔ پیشنهادی

جان لاک (به انگلیسی: John Locke) (مرگ ۱۷۰۴- زاده ۱۶۳۲) از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که به طور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته می‌شود. لاک از مهمترین شارحان نظریه قرارداد اجتماعی و پیروان مکتب تجربه‌گرایی است. نظرات او بر پیشرفت شناخت‌شناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود. او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده می‌شود. نوشته‌های او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را می‌توان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد. فرضیه لاک در مورد ذهن معمولاً خاستگاه تصورات امروزی در مورد آگاهی و خود شمرده می‌شود. فرضیه‌ای که در آثار فیلسوفانی چون دیوید هیوم، ژان ژاک روسو و ایمانوئل کانت برجستگی می‌یابد. لاک نخستین فیلسوفی بود که «خود» را از طریق استمرار «هوشیاری» تعریف کرد. او معتقد بود که انسان‌ها چون لوح پاک و دست‌نخورده و تهی از دانش زاده می‌شوند و هیچ دانسته درونی و ذاتی ندارند بلکه هر آن‌چه می‌دانند از راه مشاهده (تجربه) به دست می‌آید. ادامه...

نگارهٔ برگزیده

آیا می‌دانستید؟

آیا می‌دانستید...
آیا می‌دانستید...
  • ... که هراکلیتوس پایداری و ثبات در عنصرهای جهان را رد می‌کرد و معتقد بود همه چیز در جهان در سیلان است؛ تا آنجا که وی گفته‌است: "هیچکس نمی‌تواند در یک رودخانه دوبار گام بنهد".
  • ... که طبق باور اگزیستانسیالیست‌ها زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می‌یابیم، آنگاه تصمیم می‌گیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم.
  • ... که نظریه فلسفی سهروردی (شیخ اشراق ) این بود که هستی غیر از نور چیزی نیست و هر چه در جهان است و بعد از این به وجود می‌آید نور می‌باشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پاره‌ای دیگر دارای ذرات متراکم است.
  • ... که جبرگرایی، تعیین‌گرایی یا دترمنیسم یک نظریه فلسفی است که بر طبق آن هر رویدادی از جمله رفتارها و کنش‌های انسان، به صورتعِلّی (علت و معلول) بدست زنجیرهٔ پیوسته‌ای از رخدادهای پیشین به‌طور کامل تعیین شده‌است. به عبارت دیگر بر اساس جبرگرایی، سیستم جهان دارای نظمی عِلّی و جبری می‌باشد که سرانجام آن تنها به یک نتیجه واحد منتهی خواهد شد.
  • ... که راسیونالیسم یا خِرَدگرایی یا عقل‌گرایی یا مکتب اصالت عقل، به معنی تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار است.
  • ... که واقع‌گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسفی است که ادّعا دارد بین علم و معلوم، قابلیت تطابق، وجود دارد؛ یعنی علم می‌تواند جهان را همان گونه که واقعاً هست، توصیف کند.
  • ... که مابعدالطبیعه یا متافیزیک یا متاگیتیک شاخه‌ای از فلسفهاست که به پژوهش دربارهٔ چیستی و کُنه وجود، زندگی وجهان به عنوان یک کل می‌پردازد. متافیزیک را ریشهٔ فلسفه می‌دانند؛ بدین معنا که فیلسوفان نخستین عمدتاً به این حوزه از فلسفه می‌پرداخته‌اند.
  • ... که ایدئالیسم یا آرمان گرایی نام مجموعه‌ای از دیدگاه‌های فلسفی با این مدّعاست که ایده‌ها موضوع حقیقی معرفت هستند؛ ایده‌ها بر اشیا مقدم‌اند و این ایده‌ها هستند که امکانِ بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند.

درگاه‌های وابسته

درگاه‌های وابسته
دانش روان‌شناسی تاریخ

در دیگر پروژه‌های ویکی‌مدیا