بحث:عرفان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد


مبانی عرفان[ویرایش]

لطفا بفرمائيد پايه هاي عرفان بر چه چيزي استوار است.— پیام امضانشدهٔ قبلی را 217.218.230.12 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۲۰ بهمن ۱۳۸۶، ساعت ۱۰:۲۳‏ ایران

با سلام مبانی عرفان از چه طرقی باید بحث شود؟ آیا فقط از عقل و فطرت میتوان در مورد عرفان شناخت پیدا کرد؟ — پیام امضانشدهٔ قبلی را 2.146.224.71 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۰۰ ایران

‍ زایمان از رحم عرفان    «تولّد دوباره» یکی از مفاھیم کھن در عرفان جھان است که از عرفان ھندو تا اسلامی مورد بحث بوده است و آن بمعنای زائیده شدن از بطن خویشتن است.

و اما آنچه که انسان را بارور و باردار می سازد و از فرط درد به زایمان می کشاند چیست؟ بدون شک معرفت نفس است.

شناخت اعماق نفس خویش که چیزی جز انواع و درجات جھل و جنون و انکار و عداوت با ھستی  خویش نیست.

« چون نگاه انسان بسوی خودش برگشت ، زیر این نگاه باردار میشود .»

آدمی زیر نگاه خودش ھیچ و پوچ می شود . نیھیلیزم نخستین محصول فکری و روانی خود – آگاهی است و این احساس ھیچ موجب تھوع روحی انسان می شود و ھمچون ویار عرفانی است که به حدّی می‌رسد که انسان تماميت خودش را بالا می آورد و برون می افکند.

و آنکه باقی می ماند یک کودک نوزاد است که برای به راه افتادن محتاج یک ولی و مادر روحانی است و او کسی جز امام نیست که پیر عرفانی نامیده می شود.

این زایمان از دل انجام می شود و آنکه زنده می شود دل است. آنچه که بیرون افکنده می شود کل گذشته است که بواسطه ذکر (به یاد آوردن) بالا می آید و بدینگونه آدمی بخشوده می شود و خلقت جدید رخ می نماید که خلقتی عرفانی است.

آنکه نخستین نطفه بیداری را می افکند و نھایتاً مامای زایمان نیز ھست پیر است.

استاد علی اکبر خانجانی 📝 دائرة المعارف عرفان جلد ۶ ص ۷۸ Khodshenasi (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۲ (UTC)[پاسخ]

عرفان و تصوف[ویرایش]

استفاده از عبارت عرفان یا تصوف غلط می‌باشد. زیرا عرفان همان تصوف نیست و این دو در نظر بسیاری کاملاً دو مقولهٔ جدا از هم می‌باشند. بحث سلسله‌های عرفاً اگر هم جای اشکال نداشته باشد در این مقال مخصوصآ بلافاصله پس از معرفی عرفان جایگاهی ندارد. تغییرات اعمال می‌شود.— پیام امضانشدهٔ قبلی را Alighat (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۱۵ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۲۴‏ ایران

من کاملاً با شما موافقم. — پیام امضانشدهٔ قبلی را سراج (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ( ‏۳ مرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۷:۵۱‏ ایران) ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۱ جهانی

تقاضای ادغام دو مصطلح عرفان و تصوف یا عرفاً و صوفیه از سوی صوفیه مطرح می‌شود که می‌خواهند انحرافاتی که در مسلک‌های خود دارند را تحت نام عرفان و عرفاً، ترمیم کنند. من با ادغام این دو بخش کاملاً مخالفم. محمد از قم80.191.99.232 ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC) ‏۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸، ساعت ۱۹:۴۹‏ ایران[پاسخ]


بنده کاملاً با ادغام موافقم زیرا توصیفات هر دو یکی است معمولاً دوستان حوزوی بدون هیچ دلیلی فقط برای تصاحب هر آنچه ثمره عرفان و تصوف است مانند آثار بزرگان ادب ایران زمین، به اهل متصوفه هم در سایت‌های اینتر نتی و هم حسینیه‌ها و منازل مسکونی (سرکوب دراویش گنابادی (۱۳۸۷) قم بروجرد چرمهین تخت فولاد و ...) آنان می‌تازند در حالی که خود معترفند اسلام جز ظاهر شریعت چیزی نیست و طریقت انحراف است ادعای تصاحب آنچه مردم عرفان و دید عمیق از مسایل دین می‌خوانند را دارند شما با یک سرچ در مورد صوفیه یا طریقت در آثار بزرگانی چون مولانا، حافظ، سعدی، فیض کاشانی، عراقی، جامی، شیخ بهایی، رودکی، بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر، جنید بغدادی، عطار نیشابوری، شاه نعمت الله ولی و ... به روشنی می‌بینید پیشینه دینی ایرانیان مبنی بر درک عمیق و درونی از مفاهیم دین که همان عرفان و تصوف بوده مملو می‌باشد و همواره از زاهدان منبر نشین که دید متحجرانه، خشک و سطحی از دین داشته‌اند نالیده‌اند و به میخانه و مستی معنوی که همان عشق واقعی و عمیق به یگانه خالق است پناه برده‌اند. ali_beshi

اگر این دوستان از عرفان و تصوف چیزی می‌دانستند به تغییرات کتابهای درسی فارسی اعتراض می‌کردند که هم اکنون بچه‌های ما به جای درسهای زیبایی چون ای نام تو بهترین سرآغاز نظامی، مرغ تسبیح گوی سعدی و ... باید خدمات متقابل اسلام و ایران، کمیل، امام و ... بخوانند.iroony لطفاً منصفانه قضاوت نمایید و در مسند مظلوم ننشینید مخالفین با گرفتن گارد طلبکارانه و لحن تظلم خواهانه قصد تصرف نام عرفان را برای تالار خالی افتخارات حوزه دارند در حالی که هیچ زمینه و تخصصی در آن ندارند. اگر فقط چند سوال ساده عرفانی بپرسید در خواهند ماند.

این گوی و این میدان. Tanha111

طرز سخنان مخالفین غرض ورزانه و غیر منطقی است.

دوست عزیز محمد از قم لطفاً مصداق عینی و مستند خود را با ادله محکم از انحراف مشخص سازید. در صورتی که نتوانید منظورتان از انحراف را مشخص و ثابت کنید مرتکب تهمت و تخریب به قسمتی از جامعه با هرگونه اعتقاد شده‌اید و این مغایر با اصول تمدن و همزیستی مسالمت آمیز بشری است. — پیام امضانشدهٔ قبلی را Ali beshi (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸، ساعت ۲۲:۴۳ ایران


حافظ صوفی نیست و حداقل در پنجاه بیت در دیوان خود تفاوت مرام فکری خود را با صوفیه ابراز داشته و از انتقاد مستقیم از صوفیان گرفته تا گاهی تمسخر آنها به همه نحو صوفی نبودن خود را نشان داده است اما این مقاله در یکجا حافظ را در مجموعه صوفیان بزرگ نام می‌برد گویی می‌خواسته اعتبار همه بزرگان ادبیات ایران را منتسب به صوفیه بداند. جالب آنکه در فهرست صوفیان بزرگ که در پایین آمده نام حافظ تکرار نشده. بدیهیست که حافظ صوفی نیست کسی حافظ را صوفی نمیداند حافظ رند است و طریقه رندیان با طریق صوفیه تفاوت جدی دارد. باید نام حافظ از لیست صوفیان اکیداً برداشته شود. Hassan Kharabati — پیام امضانشدهٔ قبلی را 77.245.230.41 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۱۴ دی ۱۳۸۸، ساعت ۱۷:۳۵ ایران


صوفیه و عرفان هر دو از طریقه عرفان باستانی (که از در ایران قدیم بوده و همچنین از هند و چین و .. وارد شده بود که غالباً مبتنی بر رنج بردن برای رسیدن به کمال بود)، ریشه گرفته‌اند. با این تفاوت که صوفیه بیشتر در این قالب ماند و می‌شود گفت رنگ اسلامی به آن داد در حالی که عرفان کم‌کم از آن فاصله گرفت و به جای قرار دادن «رنج» به عنوان وسیله، از اندیشه هم بهره برد (همانطور که از کلمه «عرفان» برمی آید). به طوری که می‌شود اشعار همان بزرگانی که دوست گرامی ali_beshi اشاره کردند را به عنوان تفسیر قران و احادیث دانست که اگر هم رنجی بردند، رنج برای بیشتر دانستن بود، نه رنج برای صرفاً رنج بردن. دانستن از طریق فکر یا کشف و شهود روش عرفان است (البته به نظر من اندیشه چیزی جز قرار گرفتن جواب در دل انسان از طرف پروردگار نیست و با این معنی می‌شود گفت کشف و شهود هم نوعی اندیشه است). خوب دیدن نه با بدبختی زندگی کردن. به عنوان مثال اگر عرفان می‌گوید شکر نعمت کنید، صوفیه می‌گوید پشت به آن کنید. اشعار صوفیها و اعمالشان بیشتر نئشه کننده است تا آموزنده در حالی که قران به آموختن و اندیشه امر می‌کند. این فرق عرفان و صوفیه است. آن شاعرانی هم که اشاره شده عارف بودند نه صوفی. چگونه می‌شود با علف‌خواری که کار حیوانات است به سمت کمال انسانی حرکت کرد!!؟ لطفاً قبل از جواب مطالعه کنید. شاید چیزی که شما از آن دفاع می‌کنید و می‌گویید بعضیها غرضورزانه درباره آن حرف می‌زنند همان عرفان است. حتماً چیزی هست که مقوله عرفان و صوفیه از هم جداست. با تشکر از کسانی که اشتباهاتم را متذکر شوند.— پیام امضانشدهٔ قبلی را 188.158.196.55 (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است. ‏۲۳ مرداد ۱۳۸۸، ساعت ۱۶:۴۱ ایران


نباید گفت: تفاوت عرفان حقیقی با تصوف. چون اصلاً با هم ارتباطی ندارند به نظر حقیر بهتر است در رابطه با معنا و مبانی عرفان حقیقی یک مناظرهٔ مستند شود، البته بدون توهین. حاضر به مناظره--Jamshidi (بحث) ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۰ (UTC) ‏۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۵۰‏ ایران[پاسخ]

عرفان و ادیان[ویرایش]

مربوط ساختن و تلفیق عرفان و ادیان بنظرم یک عقیده شخصی و بسیار سطحی نگریست ، و همچنین استفاده از جملات خام و گمراه کننده سه دلیل محتمل رو برای انسان متصور میشود. یک: نویسنده با دقت مطلب را ننوشته و مطلب منتشر شده در ویکی پدیا را سطحی دیده ، دو:قصد و نیت جانب دازی و گمراهی خواننده است. سه: با فرض حسن نیت دلیل سوم را در نظر میگیریم که ایشان اطلاعات جامع و کاملی در اینباره ندارند. Borhan110 (بحث) ‏۲۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]

Borhan110 درود من با نکات شما موافقم. خوب است که برچسب منبع زده‌اید. پیشنهاد این است که این پاراگراف را با متن دقیق تر و منابع معتبر تصحیح و جایگزین نمایید. با احترام. Poya-P (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۲:۱۳ (UTC)[پاسخ]
poya_p خیلی ممنون از توجهتون ، پیشنهاد دارم در هنگام ایجاد به این مساله دقت کنید که حتی با این ویرایش اشتباه خیلی ها به دام کسانی می افتند که کارشون سو استفاده از عقاید مردم هست. موفق و پیروز باشید و بزودی با منبع اقدام می شود اگر کاربر عزیز برش نگرداننند.Borhan110 (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)[پاسخ]
@Borhan110: دوست عزیزم توصیه میکنم قبل از ویرایش در مقاله با دقت و حوصله شیوه نامه های ویکی پدیای فارسی و قوانین اصلی رو مطالعه کنی چون اگر ویرایش هات برخلاف شیوه نامه ها و قوانین ویکی پدیا باشه احتمال واگردانی توسط بقیه کاربران زیاده. دوستدار فرهنگ2016 (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)[پاسخ]
@فرهنگ2016: ممنونم از راهنمایی شما ، بله چند وقتیست در حال مطالعه سیاست ها و... هستم ، در اولین فرصت بر اساس رهنمود های شما اقدام خواهذ شد Borhan110 (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)[پاسخ]

عرفان ایرانی[ویرایش]

در ابتدای امر باید ذکر شود که عرفان زیر بنای فکری انسان ها و دین رو بنای فکری است پس این متن از ریشه ایراد دارد (به دلیل نگاه سطحی) ، همچنین باید به این نکته دقت کنیم که « سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد » در ویکیپدیای فارسی هیچ نامی از عرفان کیهانی«حلقه»که جمع آوری شده ی همان عرفان ایرانی طی قرن هاست دیده نمی شود و این نشان دهنده ی نگاه تبعیض آمیز و یک طرفه ی نویسنده است Rapid Official (بحث) ‏۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۸ (UTC)[پاسخ]