امیر فرشاد ابراهیمی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
در درستی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. (ژوئن ۲۰۱۹) |
امیر فرشاد ابراهیمی | |
---|---|
زاده | ۲۳ مرداد ۱۳۵۴ (۴۸ سال) تهران |
وفاداری | ایرانی |
شاخه نظامی | بسیجی رزمنده (۱۳۶۷–۱۳۶۶) عضویت در سپاه پاسداران (تیر ۱۳۷۸–۱۳۷۱) عضویت در انصار حزبالله (تیر ۱۳۷۸–۱۳۷۲) |
فرماندهی | عضو موسس انصارحزب الله[نیازمند منبع] |
جنگها و عملیاتها | حضور در جنگ بوسنی و هرزگوین[نیازمند منبع] |
کارهای دیگر | افشاگری علیه انصار حزب اللهدبیر سیاسی پیشین گروه انصار حزبالله[۱]رایزن مطبوعاتی ایران در لبنان [نیازمند منبع] |
امیر فرشاد ابراهیمی (زادهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۵۴ در تهران) عضو سابق انصار حزبالله بود.انصار حزب الله ادعای وی را تکذیب کرده است.
تحصیلات[ویرایش]
در درستی مطالب این بخش از مقاله اختلافنظر وجود دارد. لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید. |
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسهٔ نیروی هوایی ارتش، در مجتمع مسکونی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (قصر فیروزه) به واسطهٔ عضویت پدرش در نیروی هوایی ارتش، به پایان رساند و در میان سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ در دبیرستان البرز تهران، تحصیلات متوسطه را طی کرد. [نیازمند منبع]
در سال ۱۳۷۲ وارد دانشگاه هنر شد و در رشته سینما با گرایش کارگردانی مشغول به تحصیل شد. در سال ۱۳۷۶ با ساخت فیلم کوتاهی با عنوان «هیچکس سخن نمیگوید» لیسانس خود را از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر، اخذ کرد. [نیازمند منبع]
ابراهیمی پس از آن، در سال ۱۳۷۶ تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه تهران ادامه میدهد و در نهایت در سال ۱۳۸۰ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با مدرک کارشناسی ارشد فارغالتحصیل میشود. [نیازمند منبع]
وی پس از خروج از کشور و گریختن به ترکیه در طول سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ فرصت مییابد تا در دانشگاه تخصصی خاورمیانه در آنکارا در رشته حقوق بشر، دکترای خود را اخذ کند و در ماه مه ۲۰۰۶ از رساله خود با عنوان «حقوق زنان در کشورهای توسعه نیافته» دفاع نماید.[نیازمند منبع]
حضور در جنگ ایران و عراق و عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی[ویرایش]
در درستی مطالب این بخش از مقاله اختلافنظر وجود دارد. لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید. |
ابراهیمی در سن دوازده سالگی، به عنوان رزمنده بسیجی به جبهههای جنگ ایران و عراق رفت و در لشکر ۲۷ محمد رسولالله سپاه پاسداران در گردان کمیل مدت بیش از ده ماه را در خط مقدم بود.[نیازمند منبع] در خلال این ده ماه، سه بار مجروح شد که یکبار آن نیز، دچار جراحت شیمیایی ناشی از بمبهای شیمیایی عراق شد.[نیازمند منبع]
پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۷۱، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از طی دوره آموزشی افسری در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شد.[نیازمند منبع] وی از جمله اولین گروه افسران نیروی قدس سپاه پاسداران بود که جهت آموزش به کشور کره شمالی اعزام شد و در آن کشور دوره مهندسی عملیات روانی را گذراند.[نیازمند منبع].
جنگ بوسنی اولین عملیات برونمرزی سپاه قدس بود. ابراهیمی برای شرکت در جنگ بوسنی اعزام شد. با پایان جنگ بوسنی نیروهای ایرانی ناچار شدند به سرعت بوسنی را ترک کنند. [۲]در خلال سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۷ او به عنوان رایزن مطبوعاتی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، مشغول فعالیت گردید.[نیازمند منبع]
در شهریور ۱۳۷۷ در تشییع جنازه عمومی و بزرگی که در تهران تشکیل شده بود، عطاء الله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد (که به علت فعالیت روزنامه جامعه و روزنامه توس به شدت تحت فشار بود) و عبدالله نوری که به تازگی توسط مجلس پنجم استیضاح و عزل شده بود و معاونت توسعه سیاسی دولت سید محمد خاتمی را بر عهده داشت و هر دو در آن مراسم حضور داشتند، توسط امیرفرشاد ابراهیمی و کیانوش مظفری مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
اخبار این حادثه به سرعت در رسانه های جهان مخابره شد و واکنش تند دولت اصلاحات و وزارت اطلاعات را سبب شد. همان شب سیزده شهریور ماموران وزارت اطلاعات ابراهیمی را دستگیر کردند. در تیر ۱۳۷۹ در حالی که به اتهام نوار افشاگریاش که در ایران معروف به نوارسازان گردید، در زندان اوین به سر میبرد، به اتهام ترک خدمت و اعتراض به فعالیتهای سپاه و افشاگری علیه آن و فعالیتهای ضد جمهوری اسلامی در دادگاه نظامی تهران محاکمه، و به سه ماه حبس و جزای نقدی و اخراج از سپاه پاسداران، محکوم شد.[۳]
فعالیت سیاسی در داخل کشور[ویرایش]
در سال ۱۳۷۲ که انصار حزبالله راهاندازی شد، او عضو شورای مؤسس و دبیر سیاسی آن گروه شده و همچنان از اعضای تحریریه ارگان این گروه تندروی ایران، به نام «یالثارات الحسین» بود.[۴]
امیر فرشاد ابراهیمی، بارها به عنوان مدعیالعموم یا نماینده ریاست دادگستری استان تهران علی رازینی با حضور در دادگاه مطبوعات نسبت به مطبوعات اصلاحطلب یا منتقد جمهوری اسلامی اعلام جرم کرده و در محاکمه آنها دخیل بوده است.[۵] در ۱۳ شهریور ماه سال ۱۳۷۷ وقتی که عبدالله نوری و سید عطاءالله مهاجرانی دو عضو هیئت دولت، مورد حمله نیروهای انصار حزبالله در نماز جمعه تهران قرار گرفته و تعدادی از اعضای این گروه از سوی دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی بازداشت شدند، ابراهیمی با ارسال نامهای به ریاست قوه قضائیه به عنوان دبیر سیاسی انصار حزبالله کلیه جرائم آنها را به عهده گرفته و با حضور در دادگاه از مورد حمله قرار گرفتن این دو عضو هیئت دولت از سوی انصار حزبالله، دفاع کرد.
امیر فرشاد ابراهیمی در تیر ماه سال ۱۳۷۸ که نیروهای شبه نظامی حزبالله[۶] به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران در حادثه کوی دانشگاه حمله کردند در حالیکه خود نیز از جمله دانشجویان دانشگاه تهران بوده[نیازمند منبع] و در آن زمان، یکی از اعضای اصلی انصار حزبالله محسوب میشده، در اعتراض به این حمله، با ارسال نامهای به مطبوعات و خبرگزاریهای کشور، از عضویت در انصار حزبالله و دیگر مناصب سیاسیاش استعفاء داده و با حضور در میان دانشجویان مجروح و آسیب دیده، به افشاگری پیرامون انصار حزبالله و وابستگیهایشان به جناحهای سیاسی و ارکان حکومت جمهوری اسلامی پرداخت.
از سال ۱۳۷۷ اعتراضاتی از او در نشریات حزبالله نسبت به عملکرد برخی از حرکات انصار حزبالله دیده شده بود، به عنوان مثال در بعد از حمله گروهی از نیروهای انصار حزبالله به سینما قدس تهران و سینمایی در اصفهان به تماشاگران فیلم تحفه هند و آدمبرفی، وی با اعلام به خبرگزاری ایرنا به عنوان دبیر سیاسی انصار حزبالله قبول مسئولیت کرد و از مضروبان، تقاضای عفو و پوزش کرده است. او پس از افشاگری و استعفایش در ایام فاجعه کوی دانشگاه، مورد غضب حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفت و بازداشت شد. در سیمای جمهوری اسلامی ایران و در بیانیهٔ معروف شورای عالی امنیت کشور به عنوان یکی از عوامل آشوبها معرفی شد. او، پس از هشت ماه بازداشت تحمل شکنجه و آسیبهای جدی، نهایتاً با پیگیریهای ریاست جمهوری وقت سید محمد خاتمی به صورت موقت، آزاد شد.
پس از آزادی وی شیرین عبادی و محسن رهامی، وکلای دانشجویان آسیب دیده کوی دانشگاه، وکالت وی را نیز پذیرفتند. این دو وکیل در خلال رسیدگی به شکایت وی از اظهارات وی نواری ویدئویی تهیه نمودند که بعدها همان نوار، مقدمات بازداشت دوباره وی را فراهم کرد و سرآغاز پروندهای گردید که با نام «نوارسازان»[۷] مشهور شد. این پرونده، یکی از معروفترین پروندههای سیاسی و قضایی دوران اصلاحات گردید. ابراهیمی در این نوار، به گذشتههای خود و ارتباط انصار حزبالله با روحانیون صاحب مقام و سران جمعیت موتلفه اسلامی اعتراف کرد.[۸] وی به همین علت به مدت دو سال زندانی شد و ۱۸ ماه آن را در انفرادی گذراند. همچنین، دو وکیل دعاوی که اعترافات او را ضبط کرده بودند نیز به سلولهای انفرادی زندان افتادند.
در اعترافات وی آشکار گردید که به علت روابط ویژه گروههای فشار با مراکز قدرت، آنها از هر گونه تعقیب قضائی و مجازاتی مصون هستند و از امکاناتی برخوردارند که به اشاره مقامات بالاتر از سوی نهادهای حکومتی در اختیارشان قرار میگیرد.[۸] بعدها هیئت تحقیق و تفحص مجلس ششم، وی را یکی از افرادی شمرد که طولانیترین دوران انفرادی را تحمل نموده و مورد شکنجههای روحی و جسمی بسیاری واقع شدهاند.[۹] محمد علی ابطحی از اعضای دفتر سید محمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین ایران، از امیر فرشاد ابراهیمی به عنوان یکی از چهرههای سرشناس جناح راست دیروز و اصولگرای امروز نام برده است.[۱۰] نادر طالب زاده در رابطه با ادعاهای ابراهیمی دربارهٔ فعالیتهای -به زعم ابراهیمی- قهرمانانه طالبزاده در بوسنی وی را فردی اغراقکننده مینامد.[۱۱]
خروج از کشور[ویرایش]
او پس از آزادی از زندان و ادامه فعالیتهای روزنامهنگاری و افشاگرانهاش، بارها مورد سوء قصد و ربایش و بازداشتهای کوتاهمدت قرار گرفت[۱۲] پس از این تهدیدات بود که وی مدتی را در یک مخفیگاه در تبریز به سر برده و نهایتاً در ۹ ژوئیه ۲۰۰۳ به صورت غیرقانونی و مخفیانه از ایران فرار کرده و به ترکیه پناه برد سپس، به آلمان و آمریکا رفت. امیر فرشاد ابراهیمی که در طی سالهای فعالیتش در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت با علیرضا عسگری، دوست و همکار بوده، در خروج علیرضا عسگری از ترکیه به وی کمک کردهاست.
علیرضا عسگری در ۷ فوریه ۲۰۰۷ در استانبول ترکیه پس از پرواز از دمشق سوریه ناپدید شد. ایران چندین عضو وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران را برای بررسی موضوع به ترکیه فرستاد. همچنین، از اینترپل خواسته شد که به موضوع، رسیدگی کند. روزنامه ایران، اعلام کرد که عسگری توسط موساد و سیا دزدیده شده و تحت شکنجه آنها قرار دارد.[۱۳] این گزارش توسط مقامات رسمی نظامی رد شد و آنها اعلام کردند که از وضعیت کنونی عسگری، اطلاعی ندارند.
با پیگیریهای دولت ایران و محرز شدن نقش امیر فرشاد ابراهیمی در فرار عسگری، سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه، در فروردین ۱۳۸۷، ابراهیمی را که برای دیدار با خانوادهاش وارد ترکیه شده بود بازداشت کرد تا به دولت ایران تحویل دهد[۱۴] اما با واکنش سریع وزارت امورخارجه دولت آمریکا و هشدار به ترکیه و اعزام فوری یک دیپلمات از واشینگتن به آنکارا، نهایتاً وی آزاد شد و به آمریکا بازگشت.[۱۵]
همکاری با کمپانی گوگل[ویرایش]
کمپانی گوگل، با همکاری شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) از سال۲۰۱۱ پروژه ای را «علیه افراط گرایی خشونت آمیز» با همکاری بیش از ۹۰ عضو سابق گروههای افراطی و خشونتطلب، آغاز کردهاست که با خروجشان از آن گروهها و دستهجات، تحولی در جامعه یا روابط اجتماعی و سیاسی موجود در آن گروهها به وجود آوردهاند، امیر فرشاد ابراهیمی نیز یکی از اعضای این پروژه است،[۱۶] این کمیته از ژوئن ۲۰۱۱ کار خود را با نشستی در دوبلین، آغاز کرده است.[۱۷]
نقد[ویرایش]
منابع متعددی در داخل یا خارج از ایران وی را یک دروغ گوی حرفه ای که برای کسب شهرت ، خودش را به رویدادهای مهم تاریخ پیوند می زند توصیف می کنند.ایرج مصداقی ( عضو سابق مجاهدین خلق و از مخالفان جمهوری اسلامی در سوئد) عبدالحمید محتشم ( دبیرکل انصار حزب الله ) و نادر طالب زاده از جمله افرادی هستند که در مورد سناریو سازی امیرفرشاد ابراهیمی با استفاده از خاطرات و اطلاعات منتشر شده توسط دیگران توضیح داده اند.
نادر طالب زاده سازنده «مستند خنجر و شقایق» در مصاحبه با حسین دهباشی ( برنامه خشت خام) و پیرامون ادعاهای امیر فرشاد ابراهیمی در مورد حضور در جنگ بوسنی و هرزگوین و عضویت در سپاه قدس و ادعای همراهی با طالب زاده گفت:« سوال:با کیا رفته بودید آن سفر را؟ پاسخ: با آقای رضا برجی و محمد صدری. با این دو نفر رفتم... سوال: پس اینکه بعضا بعدها آقای امیرفرشاد ابراهیمی مدعی شد که توی اون سفر با شما بوده ، ما که ندیده بودیمش پاسخ:نه نخیر. اون یک آدم خالی بندیه ، میامد بچه ها تو روایت فتح می دیدندش ،بعدها من شنیدم می رفت روایت می کرد که من چجوری تو بوسنی چیکارکردم ... سوال :گفته بود با حاج نادر بوده دیگه ؟ پاسخ:بله. بعد می گفتش من فلان جا بودم آرپیجی هایم آتش گرفت می رفتم بالا می گفتم یا ... » [۱۸][۱۹]
ابراهیمی پس از خروج از ایران ادعا می کند که از جلسات سری مقامات عالی رتبه ایران اطلاع دارد.تلاش او برای منتسب کردن خودش به سپاه پاسداران برای باور پذیر شدن این سناریو ها تلقی می شود.
عبدالحمید محتشم ( عبدالهی) هر گونه سابقه عضویت ابراهیمی در انصار حزب الله را تکذیب می کند و آنرا جعلی می داند و می گوید:«جلسات انصار حزبالله در محل ما تشکیل میشد ومن خودم در همه جلسات بودم و اصلا چهره آقای ابراهیمی را ندیده بودم و اسم او را در بحث نوارسازان شنیدم، البته او با برخی از افرادی که در انصار حزبالله بودند، مراودات و رفت و آمدهایی داشت، ولی در قالب انصار حزبالله نبود و من حتی عکس او را یکبار در روزنامهها که از پشتسر گرفته بودند دیدم، تا اینکه یک روز ما در جلساتی که در دادگاه در ارتباط با پرونده نوارسازان دوم داشتیم و ما شاکی نوارسازان از جمله خانم عبادی و رهامی و... بودیم این فرد را در دادگاه دیدم.او در آن زمان در مورد انصار حزبالله حرفهای زیادی زده بود. موقعی که در دادگاه حضور پیدا کرد قاضی دادگاه خطاب به وی گفت در این جمع عبداللهی را میبینی؟ که او گفت نه. دوباره از او پرسید و او گفت نه. بعد قاضی به من گفت بلند شو و خودت را معرفی کن که من نیز این کار را کردم. او اصلا من را که در تمام جلسات حزبالله بودم، نمیشناخت و در واقع ندیده بود در حالی که در جاهای مختلف گفته بود در انصار حزبالله این کار را میکنیم و آن کار را میکنیم. در همان موقع در خارج از دادگاه مادرش به من گفت که پسر من از بچگی دروغ میگفت و حق با مادرش بود. یک بیماری داشت و در آن زمان به تور آدمهای سیاسی خورده بود و آنها نیز از وی سوءاستفاده کردند، اکنون نیز که صدای آمریکا، رادیو فردا و دیگر رسانههای بیگانه از او استفاده میکنند او حتی در جلسهای در دانشگاه بوعلی سینای همدان حضور پیدا کرده بود و در آنجا به عنوان یک رزمنده ایرانی که در بوسنی بوده و مسئولیت فرماندهی بر عهده داشته سخنرانی کرده بود.»[۲۰]
وی در موردی دیگری ابراهیمی را به دورغ پردازی متهم کرده و می گوید :«این داستان به آنجا برمیگردد که یکی از افراد حزبالله به نام آقای سلطانپور مهندس تاسیسات نفت است و ایشان در آن زمان در شرکتی مشغول به کار بودند که مهدی هاشمی یکی از پسرهای هاشمی در آنجا مشغول به کار بود، ولی ابدا کمکی صورت نگرفت و سلطانپور به شدت با کارگزاران مخالف و زاویه داشت. این حرفها را ابراهیمی مطرح میکرد که حرفهایش اصلا سندیت ندارد و از رفیقش علی افشاری گرفته بود چرا که علی افشاری، سلطانپور را میشناخت و هر دو در امیرکبیر درس خوانده بودند. اتفاقا علی افشاری راجع به انصار اطلاعات بیشتری از ابراهیمی داشت چون سلطانپور را میشناخت.»[۲۱]
ایرج مصداقی درباره وی می گوید : «امیر فرشاد ابراهیمی که برای مطرح کردن خود دنبال سوژه میگردد و هیچ فرصتی را از دست نمیدهد......فردی مانند امیرفرشاد ابراهیمی هم باید برای بالا بردن قیمتاش اعلام کند که در ارتباط با سپاه قدس بوده است و زیر نظر عسگری کار میکرده و «ارتباط مستحکمی» هم با او داشته است. امیرفرشاد ابراهیمی با آن که مدعی است مدتها با عسگری کار کرده و ارتباط مستحکمی با او داشته اما نمیداند او چند ساله است و آدم ۴۶ ساله را ۶۳ ساله معرفی میکند. حتا در عکسی که بعدها امیرفرشاد ابراهیمی در سایتش از عسگری چاپ می کند هم سن پایین او مشخص است. چگونه کسی که با او از نزدیک کار کرده متوجه نمیشود؟ در سناریوهای بعدی او حرفی از سن و سال عسگری نمیزند. چرا که خبرگزاری فارس به نقل از همسر عسگری گزارش زیر را داده بود:« آقای عسگری که ۴۶ سال دارد، صاحب پنج فرزند و یک نوه است و به گفته همسرش، دو سال است که بازنشسته شده و به کار تجارت زیتون و روغن زیتون در سوریه مشغول است.» اگر به ادعای قبلی امیرفرشاد ابراهیمی در مورد سابقهی عسگری که در زیر میآید توجه کنید نه حرفی از لبنان است و نه حرفی از خودش و دوستی این دو»[۲۲]
وی در دی ماه 1400 در توییتر خود ادعا کرد که «طی خبرهای ضد و نقیضی قالیباف فوت کرده است».[۲۳]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱۸ تیر از زبان باطبی، اللهکرم و ابراهیمی
- ↑ «تاریخ محرمانه سپاه قدس در بوسنی». BBC News فارسی. ۲۰۱۹-۰۶-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۷.
- ↑ http://www.ensani.ir/storage/Files/20120828105224-4055-1338.pdf
- ↑ http://akhbar.gooya.com/politics/archives/034792.php
- ↑ http://www.radiofarda.com/content/f7-doccumentary-over-saeid-mortazavi/24917499.html
- ↑ Ansar-i Hizbullah / Followers of the Party of God
- ↑ «BBC Persian». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ نوامبر ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۸.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ «BBC Persian». بایگانیشده از اصلی در ۱۷ فوریه ۲۰۰۶. دریافتشده در ۹ فوریه ۲۰۰۹.
- ↑ http://www.pyknet.net/1381/dey/1030/index.htm
- ↑ http://fararu.com/fa/news/16189/لاریجانی-رحیم-پورازغدی-فرشاد-ابراهیمی-و-اغتشاش-در-سخنرانیها
- ↑ خشت خام /نوبت سیزدهم/ گفتگوی حسین دهباشی با نادر طالب زاده
- ↑ http://www.radiofarda.com/content/article/1130237.html
- ↑ «Iran Newspaper - سیاسی - ۱۳۸۵/۱۲/۲۲». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۹ ژوئیه ۲۰۱۴.
- ↑ http://hurarsiv.hurriyet.com.tr/goster/haber.aspx?id=8570566&tarih=2008-03-29
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۹ ژوئیه ۲۰۱۴.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ فوریه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۳.
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۳.
- ↑ https://shenoto.com/album/podcast/5061/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%C2%AB%D8%AE%D8%B4%D8%AA%D9%90-%D8%AE%D8%A7%D9%85%C2%BB--%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AA%D9%90-13--%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87
- ↑ دقیقه 57
- ↑ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/02/14/359434/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%84
- ↑ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1393/02/14/359434/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%84
- ↑ http://www.irajmesdaghi.com/maghaleh-167.html
- ↑ https://noandish.com/fa/news/135977/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%82%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%81-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA