نیکس (اسطوره) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اساطیر یونان باستان
نوکس
یونانی: Νύξ
عنوان: شب
جنسیت: مؤنث
پدر: خائوس
همسر: اربوس
فرزندان: آیتر، همرا، تاناتوس، هوپنوس، نمسیس
موضوع‌های اساطیر یونان باستان

آ ا ب پ ت ج چ خ د ر ز ژ س
ش ف ک گ ل م ن و ه ی

نیکس (/nɪks/ NIX;[۱] یونانی باستان: Νύξ Nýx, [nýks]، «شب»)[۲] در اسطوره‌های یونان، ایزدبانو و نماد شب است.

در تئوگونیای هزیود، او فرزند خائوس و مادر آیتر (فضا)، همرا (روز) توسط اربوس (تاریکی) است.[۳] او نسلی از کودکان را به‌دنیا می‌آورد که از شخصیت‌ها و نیروهای عمدتاً منفی تشکیل شده‌اند. نیکس را در منابع آیین اورفئوسی مادر اورانوس و گایا و گاهی دختر و همسر فانس خدای زایش و نسل زندگی جدید می‌دانند. در چنین روایت‌هایی، او را اولین موجودی که پس از خائوس به‌وجود آمد، یا دومین فرمانروای خدایان نیز توصیف می‌کنند.

او به‌عنوان یک الهه بال‌دار با هاله ابری تیره، یا ملبس به لباسی سیاه در مه تیره به تصویر کشیده می‌شود. معادل رومی او نوکس (Nox: «شب») است.[۴]

تبارنامه[ویرایش]

بر اساس تبارنامه خدایان اثر شاعر یونانی هزیود، نیکس فرزند خائوس است، او مادر آیتر و همرا (روز) است، که از درآمیختن با اربوس (تاریکی) زاده می‌شوند.[۵] بدون کمک همسر، موروس (عذاب، سرنوشت)، کرها (ارواح مرگ)، تاناتوس (مرگ)، هیپنوس (خواب)، اونیروس (رؤیاها)، موموس (سرزنش)، اویزیس (درد، پریشانی)، هسپریدها، مویرای‌ها (سه الهه سرنوشت)، نمسیس (خشم، مجازات)، آپاتی (الهه فریب)، فیلوتس (الهه محبت، دوستی و آمیزش جنسی)، گراس (خدای پیری) و اریس (الهه نفاق و کشمکش) را به‌دنیا می‌آورد.[۶] تعدادی از این فرزندان به‌طور مشابهی توسط نویسندگان مختلف به‌عنوان فرزندان او توصیف شده‌اند[۷] و سایر منابع اولیه، تبارنامه‌های متفاوتی را ارائه می‌دهند. بر اساس یکی از این روایت‌ها، او توسط آیتر مادر تارتاروس است،[۸] درحالی‌که در برخی دیگر، او توسط آیتر مادر اروس یا توسط اربوس مادر آیتر، اروس و متیس توصیف شده‌است.[۹][۱۰] باکیلیدس شاعر یونانی نیکس را مادر همرا توسط کرونوس (زمان) می‌دانست[۱۱] و در جای دیگر از هکاته را به‌عنوان دختر او یاد می‌کند.[۱۲] آیسخولوس نیز از نیکس به‌عنوان مادر الهه‌های انتقام یاد می‌کند،[۱۳] در حالی که اوریپید ظاهراً لیسا (جنون) را دختر نیکس و اورانوس می‌داند.[۱۴]

در منابع آیین اورفئوسی، از نیکس به‌عنوان مادر اورانوس به‌طور مکرر یاد شده‌است.[۱۵] در یک روایت، که در آن نیکس اولین موجودی است که وجود دارد، او را مادر اورانوس و گایا می‌دانند؛ احتمالاً بدون پدر.[۱۶] در روایتی دیگر، همسر و دختر پروتوگونوس (به‌نظر می‌رسد که قبل از او وجود داشته) توصیف شده‌است، که توسط او، مادر اورانوس و گایا است.[۱۷] در روایتی که احتمالاً از کیهان‌شناسی آیین اورفئوسی گرفته شده‌است،[۱۸] نیکس «تخم باد» را به دنیا می‌آورد که اروس از آن به‌وجود می‌آید.[۱۹] در منبعی دیگر از او به‌عنوان مادر ستارگان[۲۰] و در دیگری به‌عنوان دختر اروس یاد شده‌است.[۲۱]

نوکس (Nox)، معادل رومی نیکس (Nyx)، در چندین تبارنامه توسط نویسندگان رومی آمده‌است. به گفته سیسرون، آیتر و دیز (تجسم روز)، فرزندان نیکس و اربوس بودند. علاوه بر این‌ها آمور (عشق)، دولوس (گویل)، متوس (ترس)، کار (مشکل)، اینویندیا (حسادت)، فاتوم (سرنوشت)، سنکتوس (سالمندی)، مورس (مرگ)، تنبره (تاریکی)، میسریا (مصائب)، کوئرلا (مرثیه)، گراتیا (نفع)، فرئوس (تقلب)، پرتیناسیا (لجاجت)، پارکائه، هسپریدها (دختران هسپروس) و سومنیا (رؤیاها) فرزندان نیکس و اِربوس بودند.[۲۲] در تبارنامه‌ای که هیجینوس اسطوره‌نگار رومی ارائه کرده‌است، نیکس یکی از فرزندان خائوس و کالیگو (مه)، در کنار دیز (روز)، اربوس (تاریکی) و آیتر است.[۲۳] او با اربوس، فاتوم (سرنوشت)، سنکتوس (سالمندی)، مورس (مرگ)، لتوم (تخریب)، کنتیننتیا (نزاع)، سومنوس (خواب)، سومنیا (رؤیاها)، لایسیملس (تفکر)، اپیفورون (هدیملس)، پورفیریون، اپافوس، دیسکوردیا (اختلاف)، میسریا (بدبختی)، پتولانتیا (پتولانس)، نمسیس، یوفروسین (خوشحالی)، آمیسیتیا (دوستی)، میسریکوردیا (ترحم)، استیکس، پارسه (کلتو، لاچسیس، و آتروپوس) و هسپریدها (اگل، هسپریا و اریته) را خلق کردند.[۲۴] چندین منبع رومی دیگر از نیکس به‌عنوان مادر خشمگین‌ها یاد می‌کنند و پلوتون را پدر می‌دانند.[۲۵]

در یک منبع یونانی متأخر، نیکس به‌عنوان مادر ائوس (سپیده دم) توصیف شده‌است[۲۶] که مادرش همرا است.[۲۷] به گفته یک نویسنده بیزانسی بسیار متأخر، نیکس را مادر مویرایی می‌دانند.[۲۸]

اسطوره‌شناسی[ویرایش]

در تبارنامهٔ خدایان هزیود، نیکس با دخترش همرا در یک خانه زندگی می‌کنند. هر روز در ورودی خانه از کنار یکدیگر می‌گذرند، یکی از آن‌ها خارج می‌شود و دیگری وارد می‌شود، و در طول روز یکی از روی زمین می‌گذرد و دیگری داخل خانه می‌ماند و منتظر نوبت برای خروج است.[۲۹]

همچنین نیکس در داستانی در ایلیاد هومر نیز حضور دارد، و در این داستان هیپنوس را از خشم زئوس نجات می‌دهد.[۳۰] وقتی هرا به سوی هیپنوس می‌آید تا او را متقاعد کند که زئوس را بخواباند، امتناع می‌کند،[۳۱] و از او می‌خواهد برای آخرین بار بدون اطلاع شوهرش هرکول را آزار دهد.[۳۲] هیپنوس نقل می‌کند که «وقتی زئوس از خواب بیدار شد، خشمگین شد و اگر به امان و پناه نیکس نمی‌گریخت، او را به دریا می‌انداخت».[۳۳]

در چند منبع آیین اورفئوسی، نیکس به‌عنوان اولین موجودی توصیف شده که وجود دارد،[۳۴] و وجود او ابدی است، زیرا هیچ توصیفی از منشأ آفرینش او ارائه نشده‌است.[۳۵] در کیهان‌شناسی متأخر، نیکس خدای اول نیست و دختر فانس[الف]، دومین فرمانروای خدایان در نظر گرفته می‌شود.[۳۶] پادشاهی او پیش از پادشاهی پدرش فانس است که فانس با دادن عصای سلطنت، حکومت خود را به او منتقل کرد. پس از دوران حاکمیت نیکس، او نیز به‌طور داوطلبانه این عصای سلطنت را به پسرش اورانوس می‌دهد و خود از او پیروی می‌کند.[۳۷]

ظاهراً نیکس در برخی از منابع آیین اورفئوسی پرستار خدایان است، و نوه کرونوس، پسر اورانوس را بزرگ کرده‌است.[۳۸] او همچنین در چندین روایت نقش پیشگویی ایفا می‌کند[۳۹] و ظاهراً هدیه نبوت را از پدرش فانس دریافت کرده‌است؛ که آن را همراه با عصای سلطنت به او می‌دهد.[۴۰] در طول سلطنت کرونوس، زئوس، پسرش، به دنبال نصیحت نیکس می‌گردد و می‌خواهد بداند چگونه می‌تواند پدرش را سرنگون کند.[۴۱] نیکس به او دستور می‌دهد که به کرونوس نوشیدنی خاصی از عسل بدهد و سپس صبر کند تا او بخوابد. زئوس از این راهنمایی پیروی می‌کند و در نتیجه پدرش را اخته می‌کند. زئوس همچنین با نیکس در مورد این‌که چگونه می‌تواند حکومت خود را مستحکم کند، مشورت می‌کند و نیکس به او دستور می‌دهد که هر چیزی را که در او وجود دارد (یعنی کل خلقت) را با آویزان کردن یک زنجیر طلایی از آسمان به زمین (که شامل همه چیز درون آن است) به‌دست‌آورد. زئوس این توصیه را به این معنا تعبیر می‌کند که باید پروتوگونوس را در خود بکشد، زیرا با این کار او کل خلقت را در شکم خود خواهد داشت.[۴۲] منابع مختلف همچنین در مورد غاری صحبت می‌کنند که متعلق به نیکس است، و مکانی توصیف می‌شود که پروتوگونوس جهان را از آن‌جا ایجاد می‌کند، و همچنین ممکن است مکانی باشد که نیکس پیشگویی‌های خود را از آن‌جا به زئوس منتقل می‌کند.[۴۳]

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت[ویرایش]

  1. در کیهان‌شناسی اورفئوسی، فانس اغلب با اروس یا میترا یکی می‌شود و به‌عنوان خدایی که از یک تخم کیهانی بیرون می‌آید و با ماری که در هم تنیده شده‌است، به تصویر کشیده می‌شود. او کلاه‌خود داشت، با بال‌های پهن و طلایی. کیهان‌شناسی اورفیک کاملاً بر خلاف حماسه‌های خلقت ارائه شده توسط هومر و هزیود است. محققان پیشنهاد کرده‌اند که اورفیسم به‌دلیل دوگانگی ذاتی آن «غیریونانی» است.

پانویس[ویرایش]

  1. Tripp, p. 624.
  2. LSJ, s.v. νύξ.
  3. Grimal, s.v. Nyx, p. 314.
  4. Tripp, s.v. Nyx, p. 399.
  5. Gantz, p. 4; Hard, pp. 23–4; Hesiod, Theogony 123–5.
  6. Gantz, pp. 4–5; Hesiod, Theogony 211–25. The translations used here are those given by Gantz.
  7. Hesiod, Works and Days 17 (pp. 86, 87) (two Strifes, one a daughter of Night); Pausanias, 7.5.3 (two Nemeses daughters of Night); PMG 1018 (Page, p. 536) (Fates daughters of Nyx; see Gantz, p. 8); Seneca, Hercules 1066–9 (pp. 102, 103) (Sleep and Death sons of Night); Nonnus, Dionysiaca 31.117 (pp. 430, 431) (Sleep son of Night). The Roman authors Cicero and Hyginus provide Nox, the Roman counterpart of Nyx, with similar lists of offspring (see below).
  8. Chrysanthou, p. 303; Fowler 2013, p. 8; Meisner, p. 92; BNJ 457 F4a[پیوند مرده].
  9. Fowler 2013, p. 6; Cook, p. 315 n. 4; West, p. 209 n. 106; Acusilaus, fr. 6c Fowler 2000, pp. 6–7.
  10. Fowler 2013, pp. 5–6; Brill's New Pauly, s.v. Nyx[پیوند مرده]; Acusilaus, fr. 6b Fowler 2000, p. 6.
  11. Bacchylides, Victory Odes 7.1–2 (pp. 156, 157).
  12. Gantz, p. 26; Bacchylides, fr. 1B Campbell, pp. 252–5 [= Scholia on Apollonius of Rhodes, 3.467 (Wendel, p. 233)] [= P. Oxy. 2366.3–8].
  13. Gantz, p. 13; Aeschylus, Eumenides 416 (pp. 394, 395), 821–2 (pp. 456, 457), 1034 (pp. 482, 483); so too Lycophron, Alexandra 437 (pp. 356, 357).
  14. Parada, p. 110; Euripides, Herakles 823 (pp. 386, 387) (daughter of Night), 834 (pp. 388, 389) (daughter of Night), 844 (pp. 388, 389) (daughter of Night and Heaven).
  15. Orphic frr. 10 (p. 21) [= Derveni papyrus, col. 14.6 (Kouremenos, Parássoglou, and Tsantsanoglou, pp. 133)], 149 (p. 146), 174 (p. 158) Bernabé.
  16. There is debate surrounding whether there was a father, and his identity. Bernabé and Cristobal, p. 88 argue that there was no father, while Almqvist, p. 87 has doubted this. Betegh, p. 336 considers Aether to be the father, while Almqvist, p. 88 suggests he is Phanes. In an earlier account, in which Nyx is also described as the first deity, it has been proposed that she is the mother of the same children; see Meisner, p. 95; Betegh, p. 147.
  17. West, p. 70; Meisner, pp. 168–9.
  18. See Betegh, pp. 148–9; Chrysanthou, pp. 301–3.
  19. Hard, p. 25; Aristophanes, Birds 693–9.
  20. Morand, p. 331; Orphic Hymn to the Stars (7), -9780891301196/page/8/mode/2up?view=theater 3 (Athanassakis and Wolkow, p. 9).
  21. Meisner, p. 172; Smith, s.v. Nyx; Orphic Argonautica, 14–5 (Vian, p. 75).
  22. Cicero, De Natura Deorum 3.44 (pp. 328, 329).
  23. Fontenrose, pp. 222–3; Hyginus, Fabulae Theogony 1 (Smith and Trzaskoma, p. 95; Latin text).
  24. Hyginus, Fabulae Theogony 1 (Smith and Trzaskoma, p. 95; Latin text).
  25. Virgil, Aeneid 6.250, 7.323–332, 12.845–6; Ovid, Metamorphoses 4.451–2 (pp. 210, 211).
  26. Quintus Smyrnaeus, Posthomerica 2.625–6; see also Aeschylus, Agamemnon 265, which calls Night the mother of Dawn.
  27. Hard, p. 46.
  28. Smith, s.v. Moira; Tzetzes on Lycophron's Alexandra, 406 (pp. 584–6).
  29. Hesiod, Theogony 744–59.
  30. Pucci, pp. 182–3; Gantz, p. 5; Hard, p. 25; Homer, Iliad 14.231–61.
  31. Homer, Iliad 14.231–41.
  32. Homer, Iliad 14.242–55.
  33. Homer, Iliad 14.56–61. The translation quoted here is that given by Lattimore, p. 301. Janko, p. 193 on lines 256–61 states that she likely saves him by making him invisible. According to West, p. 120, it has been suggested that Nyx's apparent status in Homer's account may indicate he knew of a genealogy in which she preceded Oceanus and Tethys.
  34. Bernabé 2018, p. 350; Meisner, pp. 95, 117–8, 181.
  35. Bernabé 2018, p. 350.
  36. Meisner, p. 168.
  37. West, p. 71; Orphic frr. 98 III (p. 106), IV (p. 106) Bernabé. West, pp. 234–5 characterises the reign of Nyx as "entirely eventless".
  38. Meisner, pp. 205–6; West, p. 71.
  39. Meisner, pp. 202, 203, 206.
  40. Chrysanthou, p. 311; West, p. 71.
  41. Meisner, pp. 169, 216–7; Edmonds, p. 234.
  42. Meisner, pp. 169, 203, 222. It is unclear whether this consultation with Nyx is a separate one to that in which he asks her how he can overthrow his father; see Meisner, p. 221.
  43. Meisner, p. 208.

منابع[ویرایش]

  • دورانت، ویل (۱۳۷۸تاریخ تمدن، یونان باستان (جلد دوم)، ترجمهٔ امیرحسین آریان‌پور و دیگران، به کوشش سرویراستار، محمود مصاحب.، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، شابک ۹۶۴-۴۴۵-۰۰۱-۹

پیوند به بیرون[ویرایش]

پرونده‌های رسانه‌ای مربوط به Nyx در ویکی‌انبار