نضیره - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بر اساس داستانهای فارسی و عربی اوایل دوران اسلامی، نضیره شاهدخت شهر هترا (حضر) بود که در جریان سقوط این شهر با دیدن شاهنشاه جوان، شاپور یکم، عاشق او میشود و به او در تصرف شهر کمک میکند و شاپور کمی پس از ازدواج با وی و دریافتن ناسپاسی نضیره نسبت به پدرش سنطروق (سناتروک)[۱]، او را اعدام میکند.
این داستان در قرون وسطی به خصوص در سدههای اولیه اسلامی بسیار محبوب بود و بر روی داستانهای عاشقانه دیگر نیز تأثیر زیادی گذاشت. منابع زیادی این ماجرا را روایت کردهاند، از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری.
داستان
[ویرایش]بر اساس منابع سدههای اولیه دوران اسلامی، نضیره دختر ضیزان یا ساطرون (سنطروق دوم) پادشاه (مَلِک) هترا بود. او در جریان محاصره شهر توسط ایرانیان، با دیدن شاهنشاه ایرانی عاشق او میشود و به همین دلیل به پدر و شهرش خیانت میکند.
نضیره پدرش و نگهبانان شهر را در یک مهمانی مست میکند و پس از آن به ایرانیان راه ورود را نشان میدهند. شهر توسط شاپور فتح میشود و شاه دستور میدهد تا ملک شهر یعنی پدر نضیره را نیز بکشند. پس از آن شاپور در عین التمر با نضیره ازدواج میکند.
یک شب، نضیره به شاپور میگوید که تختش بسیار زمخت است و بر روی آن راحت نیست، شاپور تخت را بررسی میکند و میبیند که یک برگ گیاه مورد است که باعث ناراحتی او شدهاست. شاهنشاه با دیدن طبع لطیف او، از نضیره میپرسد مگر پدرت چگونه با تو رفتار میکرد که چنین طبع لطیفی داری؟ و او نیز از مهربانیهای سنطروق برای شاپور میگوید.
شاهنشاه با دیدن ناسپاسی نضیره نسبت به پدرش که بسیار با او مهربان بوده، دستور میدهد تا او را اعدام کنند.[۲][۳][۴][۵]
منابع
[ویرایش]این داستان در منابع بسیاری دیده میشود، اعم از فارسی و عربی. تاریخ طبری، روضةالصفای میرخواند، وفایات العین ابن خلدون و همینطور شاهنامه فردوسی به آن اشاره کردهاند.[۲][۳][۶][۷] در شاهنامه، نام این شاهدخت مالکه ذکر شده و نام پدرش طایر است. همچنین در شاهنامه نضیره عاشق شاپور دوم میشود، نه شاپور یکم.[۸]
ارزیابی
[ویرایش]به عقیده تئودور نولدکه، این داستان برگرفته از داستان یونانی سکولا و پدرش نیسوس است.[۶] برخی عقیده دارند که این داستان تقلیدی از داستان رومی تارپیاست.[۲]
تأثیرگذاری
[ویرایش]داستان نضیره بر روی داستانهای دیگر نیز تأثیر گذاشتهاست، از جمله داستان «ورقة الآس» (برگهای مورد) نوشته نویسنده مصری احمد شوقی و قصه کودکانه «شاهزاده و نخود» نوشته هانس کریستیان آندرسن.[۹][۱۰]
منابع
[ویرایش]- ↑ نامی ایرانی و اشکانی که نشان از تاثیر و نفوذ فرهنگ ایرانی-اشکانی در این شهر دارد
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ Artes populares (به انگلیسی). Folklore Tanszék [Eötvös Lóránd Tudomány-Egyetem]. 1995. p. 568-570.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ International Association of Academies (1934). The encyclopaedia of Islām: a dictionary of the geography, ethnography and biography of the Muhammadan peoples (به انگلیسی). E. J. Brill ltd. p. 313.
- ↑ Yarshater, Ehsan (1983). The Cambridge History of Iran (به انگلیسی). Cambridge University Press. p. 491. ISBN 978-0-521-20092-9.
- ↑ History of al-Tabari Vol. 5, The: The Sasanids, the Byzantines, the Lakhmids, and Yemen (به انگلیسی). SUNY Press. 1999. p. 36. ISBN 978-0-7914-9722-7.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Wirth, Albrecht (1894). "The Tale of the King's Daughter in the Besieged Town" (PDF). American Anthropologist (به انگلیسی). A7 (4): 367–372. doi:10.1525/aa.1894.7.4.02a00030. ISSN 1548-1433. Retrieved 16 March 2019.
- ↑ Ibn Khallikan's Biographical Dictionary (به انگلیسی). Oriental translation fund of Great Britain and Ireland. 1845. p. 326.
- ↑ https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/zolaktaf/sh3/
- ↑ Donzel, E. J. Van (1994). Islamic Desk Reference (به انگلیسی). BRILL. p. 122. ISBN 9789004097384.
- ↑ Moosa, Matti (1997). The Origins of Modern Arabic Fiction (به انگلیسی). Lynne Rienner Publishers. p. 223. ISBN 978-0-89410-684-2.