مسئله مرزبندی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مسئله مرزبندی (به انگلیسی: demarcation problem)، در فلسفه علم و معرفت‌شناسی به این پرسش می‌پردازد که چگونه می‌توان علم را از غیرعلم متمایز نمود.[۱] این مسئله مرزها میان علم، شبه‌علم و سایر فرآورده‌های فعالیت‌های انسانی مانند هنر، ادبیات و باورها را بررسی می‌نماید.[۲][۳] این مناظره حتی بعد از بحث‌های دو هزار ساله میان فیلسوفان علم و دانشمندان در حوزه‌های مختلف هنوز هم ادامه دارد.[۴][۵] پیامدهای این مناظره این بوده‌است که به چه مواردی در حوزه‌هایی مانند آموزش و سیاست‌گذاری عمومی «علمی» گفته شود.[۶]: 26, 35 

دنیای باستان[ویرایش]

نخستین تلاش‌ها برای مرزبندی را می‌توان در کوشش‌های فیلسوفان طبیعی و متخصصین طبی یونان دید، آن‌ها سعی نمودند تا روش‌ها و مبانی طبیعی خود را از مبانی اسطوره شناختی و اسرارآمیز پیشنیان و هم‌عصران خود متمایز سازند.[۷]

ارسطو به‌طور وسیع تشریح نمود که داشتن دانش علمی در مورد چیزی، چه چیزهای را در بر می‌گیرد. وی گفت، برای علمی بودن یک فرد باید با علت‌ها سروکار داشته باشد، یک فرد باید از برهان منطقی استفاده کند و یک فرد باید موارد مطلق که به‌طور ذاتی در چارچوب حواس می‌گنجد را شناسایی نماید. اما، مهم‌تر از همه برای داشتن دانش یک فرد باید یقین قطعی داشته باشد. از نظر ارسطو، این آخرین ویژگی است که به‌طور واضح دانش علمی را متمایز می‌سازد.[۲]

— Larry Laudan, "The Demise of the Demarcation Problem" (1983)

جی.ای. آر لوید بیان نمود، مفهومی وجود داشت که از طریق آن گروه‌ها به اشکال گوناگون به بررسی طبیعت می‌پرداختند و هدف آن «مشروعیت بخشیدن به مواضع خود آن‌ها بود»[۸] و «نوعی جدید از خِرد را ادعا می‌نمودند… که ظاهراً باعث روشن‌گری عالی‌تر و حتی موثریت عملی والاتر می‌شد».[۹] نویسندگان طبی در سنت بقراطی ادعا نمودند که مباحث آن‌ها مبتنی بر تبیین‌های ضروری بود، مضمونی که توسط ارسطو در تحلیل‌های پسین توسعه داده شده‌است.[۱۰] یکی از عناصر این مجادله برای علم تأکید بر ارایه استدلال‌ها به‌گونه واضح و خالی از ابهام و رد استدلال‌های تصوری، تشبیهی و اسطورهٔ خِرد قدیمی بود.[۱۱] بعضی از تشریح‌های آن‌ها از پدیدارها که ادعا می‌نمودند طبیعی است، کاملاً خیالی ثابت شده و اتکای اندکی بر مشاهدات واقعی داشت.[۱۲]

کتاب در مورد اخترگویی از سیسرون تلویحاً پنج ملاک برای مرزبندی علمی را ارایه می‌کند که توسط فیلسوفان مدرن علم نیز استفاده می‌گردند.[۱۳]

اثبات‌گرایی منطقی[ویرایش]

اثبات‌گرایی منطقی که در دهه ۱۹۲۰ میلادی ایجاد شد می‌گوید، تنها گزاره‌های مرتبط به حقایق یا روابط منطقی میان مفاهیم دارای معنی هستند. تمامی گزاره‌های دیگر فاقد معنی بوده و برچسب «متافیزیکی» به آن‌ها زده می‌شود (به نظریه تحقیق‌پذیری معنی که بنام اصالت تحقیق‌پذیری نیز یاد می‌شود مراجعه کنید).

از نظر آلفرد جی آیر، متافیزیک‌دان‌ها گزاره‌های را بیان می‌کنند که ادعا می‌شود در مورد «واقعیتی دانش دارند که فراتر از جهان مادی» است.[۱۴] آیر که عضو حلقه وین و یکی از اثبات‌گرایان منطقی برجسته اهل انگلیس بود استدلال نمود که بیان هرگونه گزاره در مورد دنیا که فراتر از حس ادراک مستقیم یک فرد باشد ناممکن است.[۱۵] دلیل آن این است که حتی فرضیه‌های نخستین متافیزیک‌دان‌ها اساساً با مشاهداتی شروع می‌شود که از طریق حس ادراک صورت می‌گیرد.[۱۵]

آیر بیان نمود که خط مرزبندی به عنوان مکانی تعریف می‌گردد که گزاره‌ها در آن به گزاره‌های که «از نظر حقیقی قابل‌توجه» هستند مبدل می‌گردند. برای این‌که یک گزاره «از نظر حقیقی قابل‌توجه» بوده و این گزاره باید تحقیق‌پذیر باشد. برای تحقیق‌پذیر بودن، یک گزاره باید در دنیای قابل مشاهد تحقیق‌پذیر باشد یا حقایقی باشد که بتوان آن را از «تجربه مشتق شده» حاصل نمود. به این امر ملاک «تأییدپذیری»[الف] گفته می‌شود.[۱۵]

تمایز میان علم، که از نظر حلقه وین باید دارای گزاره‌های به لحاظ تجربی تحقیق‌پذیر باشد و آنچه که آن‌ها به معنی منفی «متافیزیک» نامیدند، که فاقد این چنین گزاره‌ها است، می‌تواند به عنوان یک بُعد دیگر مسئله مرزبندی دیده شود.[۱۶] اثبات‌گرایی منطقی اغلب در زمینه مرزبندی میان علم و غیرعلم یا شبه‌علم بحث می‌گردد. «هدف از پیشنهادهای تحقیق‌پذیرگراها حل یک مسئله کاملاً جداگانه از مسئله مرزبندی بود که عبارت از مرزبندی میان علم و متافیزیک می‌باشد.[۱۷]

ابطال‌پذیری[ویرایش]

کارل پوپر مرزبندی را به‌عنوان یک مسئله مرکزی در فلسفه علم قلم‌داد کرد. پوپر مسئله مرزبندی را این‌گونه مطرح می‌نماید:

مسئله دریافتن یک ملاک که ما را قادر سازد تا میان علوم تجربی از یک سو، ریاضیات و منطق و هم‌چنین سیستم‌های «متافیزیک» از سوی دیگر تمیز قائل شویم، من آن را مسئله مرزبندی می‌گویم."[۱۸]

ابطال‌پذیری ملاک مرزبندی است که از سوی پوپر برای مخالفت با تحقیق‌پذیری ارایه شده‌است: «برای این‌که گزاره‌ها یا سیستم‌های گزاره‌ها در رده گزاره‌های علمی قرار گیرند، باید توانایی در تضاد قرار گرفتن با مشاهدات ممکن یا قابل تصور را داشته باشند».[۱۹]

در مقابل تحقیق‌پذیری[ویرایش]

پوپر راه‌حل‌های مسئله مرزبندی که ریشه در استدلال استقرایی داشت را نپذیرفت و از این‌رو پاسخ‌های اثبات‌گرایان منطقی به مسئله مرزبندی را نیز رد کرد.[۱۸] وی استدلال نمود که اثبات‌گرایان منطقی می‌خواهند میان موارد متافیزیکی و تجربی مرزبندی نمایند چون آن‌ها برین باورند که ادعاهای تجربی معنادار هستند و ادعاهای متافیزیکی فاقد معنی. برعکس حلقه وین، پوپر می‌گوید که پیشنهاد وی ملاکی برای «معنادار بودن» نیست.

ملاک مرزبندی پوپر هم از این نظر که علم معتبر را مستثنی نموده‌است… و هم برای این‌که برخی شبه‌علوم را اعتبار علمی بودن می‌بخشد مورد انتقاد قرار گرفته‌است… از نظر لیری لودن (۱۹۸۳، ۱۲۱)، «پیامد بی‌جای ابطال‌پذیری این است که به هر ادعای عجیب و غریب که به‌طور تحقیقی نتیجه باطل در پی‌دارد چهره «علمی» می‌بخشد». ستاره‌بینی که به‌طور صحیح توسط پوپر معمولاً به عنوان مثالی از شبه علم گفته می‌شود، در واقع مورد آزمایش قرار گرفته و تماماً رد شده‌است… به همین گونه، تهدیدهای کلان به وضعیت علمی روان‌کاوی که یکی دیگر از اهداف بزرگ وی است، بر مبنای این ادعا نیست که روان‌کاوی غیرقابل آزمایش است بلکه مبتنی بر این ادعا است روان‌کاوی مورد آزمایش قرار گرفته و ناکام بوده‌است.[۱۹]

— Sven Ove Hansson، The Stanford Encyclopedia of Philosophy, "Science and Pseudo-Science"

پوپر استلال نمود که مسئله استقرایی که هیوم بیان کرد نشان می‌دهد که هیچ راهی برای ارایه گزاره‌های جهانی بامعنی بر مبنای تعداد مشاهدات تجربی وجود ندارد.[۲۰] از این‌رو، گزاره‌های تجربی نسبت به گزاره‌های متافیزیکی دارای «تحقیق‌پذیری» بیشتر نیستند.

این امر مشکلی را متوجه خط مرزبندی که اثبات‌گرایان می‌خواستند میان امور تجربی و متافیزیکی ترسیم نماید می‌سازد. پوپر با استدلال بر «ملاک تحقیق‌پذیری» خود آن‌ها مدعی شد که امور تجربی شامل متافیزیکی می‌گردد و در نتیجه خط مرزبندی میان آن‌ها ناپدید می‌گردد.

راه حل ابطال‌پذیری[ویرایش]

پوپر در کار اخیر خود اظهار داشت که ابطال‌پذیری برای مرزبندی یک ملاک ضروری و کافی است. وی ابطال‌پذیری را به عنوان ویژگی «ساختار منطقی جملات و صنف‌های جملات» توصیف نمود، چنان‌که وضعیت علمی بودن یا غیرعلمی بودن گزاره‌ها با گذشت زمان تغییر نمی‌کند. ابطال‌پذیری این‌گونه خلاصه شده‌است، یک گزاره زمانی ابطال‌پذیر است که «اگر و تنها اگر این گزاره با بعضی جملات (تجربی) در تناقض باشد که این جملات رویدادهای که از لحاظ منطقی ممکن است را توصیف نموده و به‌طور منطقی قابل مشاده باشد».[۱۹]

جستارهای وابسته[ویرایش]

یادداشت‌ها[ویرایش]

  1. verifiability

منابع[ویرایش]

  1. Resnik, David B. (2000). "A pragmatic approach to the demarcation problem". Studies in History and Philosophy of Science Part A. 31 (2): 249–267. doi:10.1016/S0039-3681(00)00004-2.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Laudan, Larry (1983), "The Demise of the Demarcation Problem", in Cohen, R.S.; Laudan, L. (eds.), Physics, Philosophy and Psychoanalysis: Essays in Honor of Adolf Grünbaum, Boston Studies in the Philosophy of Science, vol. 76, Dordrecht: D. Reidel, pp. 111–127, ISBN 90-277-1533-5. Alternative source: [۱]
  3. Lakatos, I.; Feyerabend, P.; Motterlini, M. (1999). For and Against Method: Including Lakatos's Lectures on Scientific Method and the Lakatos-Feyerabend Correspondence. University of Chicago Press. p. 20. ISBN 978-0-226-46774-0. LCCN 99013581. The demarcation problem may be formulated in the following terms: what distinguishes science from pseudoscience? This is an extreme way of putting it, since the more general problem, called the Generalized Demarcation Problem, is really the problem of the appraisal of scientific theories, and attempts to answer the question: when is one theory better than another?
  4. Gauch, Hugh G. , Jr. (2003). Scientific Method in Practice. pp. 3–7. ISBN 978-0-521-81689-2.
  5. Cover, J. A.; Curd, Martin, eds. (1998). Philosophy of Science: The Central Issues. pp. 1–82. ISBN 978-0-393-97175-0.
  6. Pigliucci, Massimo; Boudry, Maarten, eds. (2013). Philosophy of Pseudoscience: Reconsidering the Demarcation Problem. Chicago: University of Chicago Press. doi:10.7208/chicago/9780226051826.001.0001. ISBN 9780226051796. OCLC 824088394.
  7. Lloyd, G. E. R. (1983), Science, Folklore and Ideology: Studies in the Life Sciences in Ancient Greece, Cambridge: Cambridge University Press, pp. 79–80, ISBN 0-521-27307-2, Faced with … competition from a variety of more or less exploitative rival healers, the doctors responsible for many or most of the Hippocratic treatises unite, at least, in their desire to turn the practice of healing into a τἐχνη.  ... [N]ot only do they reject interference in most cases from priests and prophets, they also criticise many current practices and assumptions.
  8. Lloyd, G. E. R. (1983), Science, Folklore and Ideology: Studies in the Life Sciences in Ancient Greece, Cambridge: Cambridge University Press, p. 215, ISBN 0-521-27307-2
  9. Lloyd, G.E.R. (1986), The Revolutions of Wisdom: Studies in the Claims and Practice of Ancient Greek Science, Sather Classical Lectures, vol. 52, Berkeley and Los Angeles: University of California Press, pp. 117–118, ISBN 0-520-06742-8
  10. Lloyd, G.E.R. (1986), The Revolutions of Wisdom: Studies in the Claims and Practice of Ancient Greek Science, Sather Classical Lectures, vol. 52, Berkeley and Los Angeles: University of California Press, pp. 141–147, ISBN 0-520-06742-8
  11. Lloyd, G.E.R. (1986), The Revolutions of Wisdom: Studies in the Claims and Practice of Ancient Greek Science, Sather Classical Lectures, vol. 52, Berkeley and Los Angeles: University of California Press, pp. 213–214, ISBN 0-520-06742-8
  12. Lloyd, G.E.R. (1979), Magic Reason and Experience: Studies in the Origin and Development of Greek Science, Cambridge: Cambridge University Press, pp. 15–27, ISBN 0-521-29641-2
  13. Fernandez-Beanato, Damian (2020). "Cicero's demarcation of science: a report of shared criteria". Studies in History and Philosophy of Science Part A. 83: 97–102. doi:10.1016/j.shpsa.2020.04.002. PMID 32958286. S2CID 216477897.
  14. Watling, John (January 1967). "Classics of Analytical Philosophy. By Robert R. Ammerman. (McGraw-Hill. 1965. Pp. 413. Price £2 12s.)". Philosophy. 42 (159): 95. doi:10.1017/s0031819100000954. ISSN 0031-8191.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ Ayer, A.J. (1936). Language, Truth, and Logic. pp. 13–29.
  16. Grayling, AC. , Wittgenstein: A Very Short Introduction, Oxford University Press, 2001, pp. 67–68.
  17. Hansson, Sven Ove (2008). "Science and Pseudo-Science". In Zalta, Edward N. (ed.). The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2008 ed.). 4.1 The Logical Positivists.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Popper, Karl (4 November 2005). The Logic of Scientific Discovery (2nd ed.). London: Routledge. doi:10.4324/9780203994627. ISBN 978-0-203-99462-7.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ Hansson, Sven Ove (2008). "Science and Pseudo-Science". In Zalta, Edward N. (ed.). The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Fall 2008 ed.). 4.2 Falsificationism.
  20. Hume, David (4 September 2018). An Enquiry Concerning Human Understanding. ISBN 9788027246601. OCLC 1055285629.