لهاک پسر ویسه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

لهاک پسر ویسه
نگاره لهاک (فواره خون از سر قطع شده) در شاهنامه تهماسبی
اطلاعات کلی
ناملهاک
منصبسالار
نژادترکان چین
دودمانویسگان
آئیندیویسنا
ملیتتوران
سایر اطلاعات
جنگ‌هاایران و توران
آخرین نبردجنگ دوازده رخ
هماوردگستهم پسر گژدهم
نتیجه نبردهلاکت لهاک
خانواده
نام پدرویسه
برادرانپیران، هومان، بارمان، نستیهن،
کلباد، فرشیدورد

لَهّاک یکی از شخصیت‌های داستانی در شاهنامه فردوسی، مهم‌ترین کتاب حماسه در زبان فارسی است. او از برادران پیران است که در جنگ دوازده رخ پس از کشته شدن پیران به همراه برادر دیگر خود فرشیدورد گریخت. گستهم پسر گژدهم آن دو را تعقیب کرد و کشت.

برفتند لهّاک و فرشیدوردبدانجا که بُـــد جایگاه نبرد

لهاک در شاهنامه[ویرایش]

آخرین نبرد دوازده‌رخ، به عبارتی یازدهمین نبرد تن به تن میان گودرز و پیران که هر دو سپهسالار بودند حادث شد و در این پیکار پیران فرمانده سپاه توران به قتل رسید و لشکریان توران بی‌پناه و بی‌صاحب شدند. چون دیدبان از کوه کنابد عَلَم پیران را سرنگون دید به اردوگاه آمد پایان کار پیران و شکست لشکر را اعلام نمود. لهاک و فرشیدورد به محل پیکار شتافتند و با چشمان خود جسد پیران همراه ده دلاور دیگر را مشاهده کردند.

پیش از نبرد پیران عهد کرده بود که هر کدام از طرفین در این مبارزه پیروز شدند با افراد لشکر کاری نداشته باشند و آنها را در انتخاب مسیر آزاد بگذارند، ولی اینک او به قتل رسیده بود و گودرز هم قولی به پیران راجع به این موضوع نداده بود. لهاک و فرشیدورد اندرز پیران را به یاد آورند که گفته بود: اگر من کشته گشتم سپاه توران از گودرز امان خواهند خواست ولی شما دو تن از راه بیابان فرار کنید و جان خویش را نجات دهید تا نسل ویسه نابود نگردد:

اگر کشته گردم برین دشت‌کینشود تنگ بر نامداران زمین
نه از تخمهٔ ویسه ماند کسیکه اندر سرش مغز باشد بسی
که بر کینه‌گه چونک ما را کشندچو سرهای ما سوی ایران کشند
ز گودرز خواهد سپه زینهارشما خویشتن را مدارید خوار
همه راه سوی بیابان بریدمگر کز بد دشمنان جان برید [۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. شاهنامه. جلدششم. جنگ دوازده رخ، ص ۲۹۵

منابع[ویرایش]

  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.