فهرست ریاضی‌دانان مسلمان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

متفکران مسلمان به ریاضیات و فروع آن، مانند حساب، هندسه، نجوم و موسیقی توجه خاص داشتند و در این علوم بیش از همه از کتب اقلیدس و فیثاغورس سود بردند. همچنین از هندیان، ایرانیان، بابلیان و مصریان کسب دانش کردند و خود نیز مطالب مهم بر آنان افزودند. آنان در مباحث خواص اعداد و شناخت مبحث تصاعد در حساب و قواعد جذرگیری و جمع مربعات اعداد و مکعبات، قواعدی کشف و براهینی اقامه کردند. در هندسه نیز ریاضیدانانی سرآمد شدند و علمای مغرب زمین این دانش را از آنان فرا گرفتند. نیز مسلمانان نخستین کسانی بودند که ارقام عربی را که امروز نیز به کار می‌رود را وارد اروپا کردند. این ارقام جانشین ارقام لاتینی شد. تا آن زمان به جای ارقام از حروف بزرگ استفاده می‌کردند. در اینجا به برخی از ریاضیدانان نامی جهان اسلام اشاره ای می‌کنیم.

خوارزمی[ویرایش]

محمدبن موسی خوارزمی (۲۲۰ یا ۲۳۰ م) در عصر مأمون علم جبر را پدیدآورد. کتاب او به نام الجبر و المقاله سالها مرجع علمای شرق و غرب بود. او واضع روشی است که امروزه در حل معادلات درجه دوم به کار می‌رود. خوارزمی نخستین کسی است که واژه الجبر[۱] را به کار برده‌است. فرنگیان نیز این کلمه را از او گرفتند و تا امروز نیز به کار می‌برند.

خوارزمی در همه علوم، به ویژه نجوم و ریاضیات سرآمد زمانه خود شد. او جبر را از حساب جدا کرد و از راه‌های هندسی ابتکاری خود استفاده کرد. وی در حساب، کتابی تألیف کرد که از حیث ترتیب و تبویب بی‌سابقه بود. این کتاب را اولارد بائی با عنوان الگوریتمی[۲] به لاتین ترجمه کرد و علم حساب تا چند قرن در اروپا بدین نام معروف بود. واژه لگاریتم به معنای علم نسبتهای عددی از همین کلمه گرفته شده‌است.[۳]

ابن سینا[ویرایش]

ابن سینا فصلی از کتاب شفا را به ریاضیات اختصاص داد. وی امتحان نُه نُه را هوشمندانه اختراع کرد. این امتحان در آثار پیشینیان به صورت صریح دیده نمی‌شود. ابن سینا از آن برای تحقیق در صحت مجذور (= توان دو) یا مکعب (= توان سه) عدد استفاده کرده‌است.[۴]

غیاث الدین جمشید کاشانی[ویرایش]

غیاث الدین جمشید کاشانی (۸۳۲ یا ۸۴۰م) از مردم کاشان بود و در آغاز عمر ذوقی وافر و استعدادی خارق‌العاده در آموختن ریاضی داشت و از تعقیب دانش پزشکی، که پیشینه خاندانی او بود، چشم پوشید. او پزشک و منجم الغ بیک در سمرقند و استاد هوشمند در ریاضیات و مبتکر فرمول‌هایی در ریاضی و نجوم، و صاحب زیج مشهور خاقانی است.[۵] از میان تصانیف بسیار او باید از مفاتیح الحساب، زیج تسهیلات، سلّم السماء (نردبان آسمان)، رساله محیطیه (نسبت محیط دایره به قطر آن) و رساله وتر و جیب (وتر و سینوس) نام برد.[۶]

عمر خیام نیشابوری[ویرایش]

عمر خیام نیشابوری (۵۱۷ق) حکیم، شاعر بزرگ و از مشاهیر حکما، منجمان و پزشکان و ریاضیدانان بود. هم روزگاران وی او را در حکمت تالی بوعلی سینا شمرده‌اند و در احکام نجوم قول او را قطعی می‌دانستند و در کارهای بزرگ علمی از قبیل ترتیب رصد، اصلاح تقویم و نظایر آنها بدو رجوع می‌کردند. برخی آثار او عبارتند از: ۱)ترجمه الخطبة الغراء از ابن سینا؛ ۲) رساله ای در مسئله جبری به وسیله قطوع مخروطی؛ ۳) رساله جبر و مقابله، که مهم‌ترین کتاب ریاضی خیام است؛ ۴) رساله ای در شرح مصادرات کتاب اقلیدس؛ ۵) رساله ای در کلیات وجود.[۷]

خواجه نصیر طوسی[ویرایش]

خواجه نصیرالدین طوسی (۵۷۹–۶۵۳ ه) (۱۲۰۱–۱۲۷۴ م) همه‌چیزدان علّامه، فیلسوف، متکلم، فقیه، ستاره‌شناس، اندیشمند، ریاضیدان، منجم، پزشک و معمار ایرانی و عارف است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصیرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد. وی جداول بسیار دقیق از حرکت سیاره‌ای ایجاد کرد، که یک مدل سیاره‌ای به روز شده و انتقاداتی از نجوم بطلمیوسی بود. و همچنین رصدخانه مراغه را ساخت. مثلثات را به عنوان یک شاخه ریاضی بعنوان یک علم مطرح کرد. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد او بر نظریه خورشید مرکزی کوپرنیگ تأثیر داشته‌است. همچنین جفت طوسی یک سازوکار ریاضی است که وی آن را کشف کرد و به عنوان بخشی از نظریه سیّارات خویش به کار برد. با تبدیل دوایر طوسی به چرخدنده می‌توان حرکت خطی و دورانی را به هم تبدیل کرد و این اخیراً در ساخت موتورهایی بدون میل لنگ استفاده شده‌است.

هندسه[ویرایش]

دانشمندان مسلمان هندسه را پرورش و گسترش دادند و چندین اثر بزرگ یونانی همچون اقلیدس و المجسطی بطلمیوس را به اروپای قرون وسطی معرفی کردند و بخشی از یک اثر ریاضی درجه اول یعنی کتابهای آپولونیوس را برای اروپای دوران رنسانس محفوظ نگاه داشتند. افزون بر این، علم مثلثات جدید به دست آنان پایه‌گذاری شد.

بنوموسی خوارزمی[ویرایش]

بنو موسی سه برادر به نام‌های محمد، احمد و حسن، پسران موسی بن شاگر بودند. این سه برادر، از برجسته‌ترین دانشمندان و هندسه دانان ایرانی قرن سوم هجری برخاسته از خوارزم اند. مشهورترین آنان محمد (ابوجعفر) بود که در هندسه و نجوم مقالی عالی داشت. احمد در مکانیک تخصص داشت و کسی با او برابر نبود، و حسن در هندسه تخصص پیدا کرد. وی از استعدادی شگفت‌انگیز و حافظه ای فوق‌العاده و نیروی استدلالی عالی برخوردار بود و در اصول اقلیدس مهارت داشت. به پسران موسی آثاری دربارهٔ ترازو، مکانیک، مخروطات، اندازه‌گیری کره، تثلیث زاویه و چیزهای دیگر نسبت داده‌اند؛ مثلاً کتاب الحیل از مهم‌ترین آثار بنوموسی است که خوشبختانه باقی مانده‌است. علم الحیل را برابر دسته‌بندی‌های امروزیِ علم می‌توان جزو مهندسی مکانیک به‌شمار آورد که از ابزارها و دستگاه‌های مکانیکی و هیدرولیکی بحث می‌کند. این کتاب نخستین اثر مدون ناخته شده‌ای است که در این زمینه در جهان اسلام باقی مانده‌است. در این کتاب یکصد دستگاه شرح داده شده که اغلب به صورت خودکار و با استفاده از خواص مکانیکی سیالات عمل می‌کنند.[۸]

کمال الدین بن یونس[ویرایش]

کمال الدین بن یونس (زاده ۵۵۱/۱۱۵۶) در موصل به دنیا آمد. نخست نزد پدرش دانش آموخت و سپس به نظامیه بغداد رفت و از بزرگ‌ترین هندسه دانان زمان خود شد. وی در فلسفه و طب نیز چیره‌دست بود. به گفته ابن ابی اصیبعه پادشاه فرنگ چند مسئله مشکل در نجوم، هندسه، ریاضیات، پزشکی و فلسفه را با پیکی به دربار بدرالدین لؤلؤ فرستاد. دانشمندان از پاسخ آن درماندند و سرانجام آن مسائل را نزد ابن یونس به موصل فرستادند و او به حل آنها موفق شد.[۹]

بتّانی ابوعبدالله محمدبن جابربن سنان[ویرایش]

بتّانی ابوعبدالله محمدبن جابربن سنان منجم و ریاضی‌دان برجسته دوره اسلامی، پیش از سال ۲۴۴ در حرّان به دنیا آمد و بیشتر عمرش را در رقّه و بر کناره رود فرات گذراند و همان‌جا به رصد پرداخت. دستاوردهای نجومی، ریاضی و هندسی بتّانی بسیار مهم است. یکی از دستاوردهای هندسی او در مثلثات است.[۱۰]

ابوالوفاء بوزجانی[ویرایش]

محمدبن محمد ملقب به ابوالوفاء بوزجانی (۳۲۸–۳۸۸) از مشهورترین دانشمندان مسلمان ایرانی، ریاضیدان و ستاره‌شناس قرن چهارم و منشأ نوآوریها و پژوهش‌های پرشماری به ویژه در هندسه و ریاضیات و نجوم بوده‌است.[۱۱]

خواجه نصیرالدین طوسی[ویرایش]

نصیرالدین محمد طوسی (۵۹۷–۶۷۲) فیلسوف، متکلم، ریاضیدان، منجم، سیاستمدار و هندسه دان و از صاحبان ابتکار در نجوم و هندسه است. وی مثلثات مسطح و به ویژه مثلثات کروی را با هوشمندی تمام در کتاب الشکل القطاع کانون بحث قرار داده‌است.[۱۲]

پانویس[ویرایش]

  1. Algebra
  2. الخوارزمی = Algoritmi
  3. تاریخ فلسفه در جهان اسلامی. ج. ۲. صص. ۳۶۱ و بعد.
  4. الشفاء. ج. الریاضیات. صص. ۶۰.
  5. ر. ک. لغت نامه، ذیل ماده غیاث الدین.
  6. غیاث الدین جمشید فرمولی برای یافتن مجموع توانهای چهارم ارائه داد.
  7. متفکران اسلام. ج. ۲. صص. ۱۱۹.
  8. الفهرست. صص. ۳۳۰.
  9. عیون الانباء فی طبقات الأطباء. صص. ۴۱۰.
  10. الفهرست. صص. ۳۳۸.
  11. درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. ج. ۲. صص. ۳۷۵.
  12. درآمدی برتاریخ فلسفه اسلامی. ج. ۲. صص. ۳۷۷.