علوم اعصاب دین - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نحوه کار علوم اعصاب دین

علوم اعصاب دین، همچنین به عنوان نوروتئولوژی (به انگلیسی: neurotheology) و به عنوان علوم اعصاب معنوی،[۱] الهیات عصب‌شناسی یا عصب‌شناسی الهیات[۲] شناخته شده‌است که تلاشی برای توضیح تجربه و رفتار دینی با ابزار عصب‌شناسی است.[۳] این مطالعه همبستگی پدیده‌های عصبی با تجربیات ذهنی معنویت و فرضیه‌هایی برای توضیح این پدیده است. این علم با روانشناسی دین که مسائل ذهنی و نه اعصاب را مطالعه می‌کند تفاوت دارد. این رشته همچنین با علوم شناختی دین نیز متفاوت است، اگرچه حوزه‌های مطالعاتی بسیار نزدیک به هم و گاهی مشترک دارند.[۴]

طرفداران علوم اعصاب دینی می‌گویند که مبنای عصبی و تکاملی برای تجربیات ذهنی که به طور سنتی به عنوان مسائل روحانی یا مذهبی دسته‌بندی می‌شوند وجود دارد.[۵] این زمینه، اساس چندین کتاب علمی محبوب بوده،[۶][۷][۸] و انتقاداتی را نیز از سوی روانشناسان دریافت کرده‌است.[۳]

نوروتئولوژی واژه جدیدی است که توصیف مطالعه علمی ارتباطات عصبی اعتقادات مذهبی و تجارب معنوی است. محققان دیگر ترجیح می‌دهند عباراتی مانند «علوم اعصاب معنوی» یا «علوم اعصاب دین» را استفاده کنند. محققان در این زمینه تلاش می‌کنند توضیحاتی عصب پایه برای تجارب مذهبی ارائه کنند. مثالهایی از این تجربیات: [۹]

اصطلاحات[ویرایش]

اولدوس هاکسلی برای نخستین بار در رمان جزیره از اصطلاح نوروتئولوژی استفاده کرد. این رشته علوم عصبی شناختی تجربه مذهبی و معنویت را مطالعه می‌کند. این اصطلاح گاهی در زمینه‌های کمتر علمی یا فلسفی استفاده می‌شود. بعضی از این موارد، با توجه به جریان اصلی جامعه علمی، واجد شرایط بودن شبه علم هستند. [نیازمند منبع] هاکسلی عمدتاً آن را در زمینه ای فلسفی استفاده کرده‌است.

در حال حاضر استفاده از اصطلاح نوروتئولوژی در کارهای علمی منتشر شده، غیر معمول است. جستجو روی سرویس نمایه سازی اسناد، ارائه شده توسط موسسه اطلاعات علمی، پنج مقاله را ارائه می دهد. سه مورد از اینها در مجله Zygon: Journal of Religion & Science منتشر شده است.در حالی که دو نسخه در American Behavioral Scientist منتشر شده است. با این حال، کار بر روی پایه های عصبی معنویت، به طور پراکنده در طول قرن بیستم رخ داده است.

جستارهای وابسته[ویرایش]

شکنج زاویه‌دار

منابع[ویرایش]

  1. "David Biello, Searching for God in the Brain, Scientific American, 2007-10-03". Retrieved 2009-03-22.
  2. «عصب شناسی الهیات و نقشِ آن در شناختِ ادراکِ مفسرانه»، خبرگزاری مهر.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Aaen-Stockdale, Craig (2012). "Neuroscience for the Soul". The Psychologist. 25 (7): 520–523. Archived from the original on 28 September 2013. Retrieved 5 March 2019.
  4. David Biello (October 2007). "Searching for God in the Brain". Scientific American. doi:10.1038/scientificamericanmind1007-38.
  5. Gajilan, A. Chris (2007-04-05). "Are humans hard-wired for faith?". Cable News Network. Archived from the original on 10 اكتبر 2017. Retrieved 2007-04-09. {{cite web}}: Check date values in: |archive-date= (help)
  6. Matthew Alper. The "God" Part of the Brain: A Scientific Interpretation of Human Spirituality and God. Archived from the original on 22 March 2019. Retrieved 5 March 2019.
  7. James H. Austin. Zen and the Brain: Toward an Understanding of Meditation and Consciousness. Archived from the original on 22 February 2004. Retrieved 5 March 2019.
  8. James H. Austin. Zen-Brain Reflections: Reviewing Recent Developments in Meditation and States of Consciousness. Archived from the original on 23 June 2006. Retrieved 5 March 2019.
  9. Burton, Robert A. (5 February 2008). "Neurotheology". On Being Certain. Believing You Are Right Even When You're Not. New York City: Macmillan Publishers/St. Martin's Press. شابک ‎۱−۴۲۹۹۲۶۱۱−۲; شابک ‎۹۷۸−۱−۴۲۹−۹۲۶۱۱−۹ (Macmillan Publishers edition). شابک ‎۰−۳۱۲۳۵۹۲۰−۹; شابک ‎۹۷۸−۰−۳۱۲−۳۵۹۲۰−۱ (St. Martin's Press edition).
  10. Carr, Robert (2003). God Men Con Men. New Delhi: Smriti Books. p. 321. ISBN 8-18796758-7. شابک ‎۹۷۸−۸−۱۸۷−۹۶۷۵۸−۳.