شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایران - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایران
بخشی از تحکیم انقلاب ایران و جدایی‌خواهی کردها از ایران[۱]

«جوخه آتش در فرودگاه سنندج ۱۳۵۸» اثر جهانگیر رزمی
تاریخمارس ۱۹۷۹–۱۹۸۱[۲]/۱۹۸۳[۳]
موقعیت
نتایج

پیروزی جمهوری اسلامی

  • بسیاری از نیروی جمهوری اسلامی ایران از اواخر سال ۱۳۵۹ به جبهه جنگ ایران و عراق منحرف شد
  • قسمت کوچکی از مقاومت حزب دموکرات کردستان تا سال ۱۳۶۲ باقی ماند[۳]
طرف‌های درگیر

ایران شورای انقلاب اسلامی (بعد از دولت نخست جمهوری اسلامی)

حزب دموکرات کردستان ایران

کومله
فرماندهان و رهبران

ایران سید روح‌الله خمینی
ایران سید محمود طالقانی
ایران ابوالحسن بنی‌صدر
ایران محسن رضایی
ایران علی صیاد شیرازی
ایران صادق خلخالی

ایران محمد بروجردی[۴]

عبدالرحمان قاسملو
احمد مفتی‌زاده
فؤاد مصطفی سلطانی  
عبدالله مهتدی
صدیق کمانگر
جعفر شفیعی

نوشیروان مصطفی
قوا
۷٬۰۰۰ (با توجه به حزب دمکرات کردستان ایران)[۲]
تلفات و خسارات

۳٬۰۰۰+ کشته شده
(ادعای جمهوری اسلامی ایران)[۲]

۲۳٬۰۰۰+ کشته شده (ادعای KDPI)

۵٬۰۰۰ کشته شده
(ادعای جمهوری اسلامی ایران)[۲]

۵٬۰۰۰ کشته شده (ادعای KDPI)

۱۲۰۰ کرد زندانی سیاسی شدند[۲]
۱۲ افسر ارتش ایران به دلیل امتناع از مبارزه و سرکوب علیه کردهای ایران اعدام شدند[۲]

جمع:[۵]–+۱۰٬۰۰۰ کشته شده[۶]

شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کُردها در ایران در اواخر اسفند سال ۱۳۵۷[۲] به وقوع پیوست. این شورش به تلاش برخی احزاب و گروه‌های کُرد خصوصاً حزب دموکرات کردستان در ایران، غالباً در بخش‌های سُنّی مذهب[۷] و سکولار، علیه نظام جمهوری اسلامی اشاره دارد که یکی از شورش‌های کُردها در ایران مدرن بوده‌است.

پیش زمینه[ویرایش]

در ابتدا، با شروع درگیری‌ها در مریوان و سنندج، جنبش‌های کُرد اعلام کردند که در تلاش برای همراهی با حاکمیت جدید ایران، به دنبال تأکید بر «هویت اسلامی» خود و به دنبال زمینه‌های مشترک با نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. حزب دموکرات کردستان ایران حتی به‌طور خلاصه خود را به عنوان سازمان «غیر جدایی طلب» معرفی کرد و از کسانی که خواهان استقلال بودند انتقاد می‌کرد؛ اما با این حال خواستار استقلال سیاسی بود.[۸] در مقابل نظر نظام جمهوری اسلامی ایران این بود که هدف این احزاب، جدایی طلبی است.[۹] با این حال روابط میان کُردها و حکومت جمهوری اسلامی به سرعت رو به وخامت گذاشت.

نگرش‌ها[ویرایش]

با اینکه برخی کُردهای شیعه و برخی از رهبران قبایل سنی مذهب به سمت دولت جمهوری اسلامی گرایش پیدا کرده بودند، ولی «چپ گرایان سنی کُرد»، در محاصره، پروژه ملی‌گرایی را در استان کُردستان ادامه دادند.[۱] نظر بعضی کُردهای شیعه در جنوب سنندج و استان کرمانشاه و استان ایلام با کُردهای اهل سنت متفاوت بود و اعلام کردند که تمایلی به خود مختاری ندارند.[۷]

در آن زمان، فدائیان خلق و حکومت عراق که خواستار تضعیف قدرت روحانیون در تهران بودند، با رهبران کُرد که زیر پرچم حزب دموکراتیک کردستان ایران همکاری می‌کردند، کمک کردند.[۱۰] سیاست و مشی عبدالرحمان قاسملو سرانجام موجب شد تا غنی بلوریان و ۶ تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران از این حزب جدا شوند. آن‌ها همچنین قاسملو را برای کمک گرفتن از بغداد در زمانی که خطر فزاینده ای برای ایران وجود داشته، محکوم کردند.[۱۱]

درگیری[ویرایش]

در حالی که در ابتدا شبه نظامیان کُرد، در درجه اول از حزب دموکرات کردستان ایران، برخی از دستاوردهای ارضی در منطقه مهاباد را ساخته و نیروهای جمهوری اسلامی را از منطقه بیرون راندند و برخی از نیروهای نظامی جمهوری اسلامی را کشتند،[۱۲] یک حملهٔ در مقیاس بزرگ در بهار سال ۱۳۵۹ توسط سپاه پاسداران، این دوره از جنگ را معکوس کرد.

پس از شروع جنگ ایران و عراق در شهریور ماه سال ۱۳۵۹، تلاش جمهوری اسلامی برای سرکوب شورش کُردها حتی بیشتر نیز شد. شورش کُردها در آن زمان تنها یکی از شورش‌های ایران بود (شورش‌های عرب، بلوچ، و ترکمن در آن زمان سرکوب شده بودند).

نتیجه[ویرایش]

شورش دو ساله کردها در ایران توسط حکومت جمهوری اسلامی سرکوب شد و حدود ۱۰٬۰۰۰ نفر از دو طرف در این شورش کُردها کشته شدند، که ۱٬۲۰۰ نفر از آن‌ها زندانی سیاسی کُرد بودند و در آخرین مرحله از شورش، عمدتاً توسط جمهوری اسلامی در ایران اعدام شدند.[۲] اختلاف شورشیان کُرد و جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۸، طی ترور رهبر حزب دموکرات کردستان دوباره خروشان شد.

پس از شورش[ویرایش]

چند سال پس از خیزش احزاب کُرد نیز، از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ به مدت چهار سال جنگی مسلحانه میان کومله و حزب دموکرات کردستان رخ داد که موجب حملات متقابل مسلحانه، تلفات و تغییراتی در این دو حزب گردید.[۱۳]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Denise, N. The Kurds And the State: Evolving National Identity in Iraq, Turkey, And Iran:p.145 2005. Siracuse University Press. "Instead of creating a cohesive Kurdish nationalist movement, some Kurdish leaders such as Husayni's brother Shaykh Jalal accepted Iraqi military assistance and formed a Sunni militia opposed to the Iranian government and Kurdish nationalist parties. Qasimlu differentiated his real Kurdish nationalist party from traitors within the KDPI. Others, such as the prominent Ghani Bolourian, tried to negotiate with the central government. After the revolution some Shi'a Kurds from Ilam, Kermanshah and West Azerbaijan turned away from Kurdish nationalists and towards non-Kurdish Shi'a communities. Sunni Kurdish leftists continued to direct the nationalist project in their enclave in Kurdistan Province, having marginal influence over Shi'a Kurds in other regions." [۱]
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ Ward, R.S. Immortal: A Military History of Iran and its Armed Forces. 2009. pp.231–233. [۲]
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ [۳]
  4. "What Is Iran Doing in Syria?". Foreign Policy. Archived from the original on 26 September 2012. Retrieved 2012-09-23.
  5. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ فوریه ۲۰۱۷.
  6. [۴] "Sending in Pasdaran (Revolutionary Guard) rather than regular army troops, and dispatching the Ayatollah Sadiq Khalkhali—the "Hanging Judge"—resulted in the deaths of nearly 10,000 Kurds in the 1979–82 period alone, many in mass executions ordered by Khalkhali."
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: Shi'i Kurds south of Sanandaj felt differently from their Sunni brethren concerning the Islamic revolution. Those of Kirmanshah province indicated they had no interest in autonomy.
  8. Denise, N. The Kurds And the State: Evolving National Identity in Iraq, Turkey, And Iran: p.144–45. 2005. Siracuse University Press. "Free to discuss its political views, the KDPI came out of thirty years of clandestine existence and made public claims for political autonomy"; "Despite its criticisms of the regime, in its early post-revolutionary public discourses the KDPI called itself an authentically national and Iranian party". [۵]
  9. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: So, 'autonomy' as uttered by the Kurds sounded like 'secession' in Tehran. For instance, when fighting began in Mariwan and Sanandaj over the land tenure dispute in July and August 1979, Prime Minister Bazargan concluded 'They [the Kurds] didn't simply want autonomy, they wanted to be separate from Iran', even though the Kurdish leadership had been careful to explain that its demand for autonomy held no such implication. Indeed, in Qasimlu's view 'it was reactionaries who shouted about secession. The Kurdish left wanted a constructive autonomy.' But Tehran's view of the Kurds was immovable: separatists they were and separatists they remained. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 697 (کمک)
  10. Ward, R.S. Immortal: A Military History of Iran and its Armed Forces. 2009. pp.231: Wanting to weaken the clerics in Tehran, Fedayeen left ists and Iraq aided the Kurdish tribal leaders, who cooperated under the banner of the Kurdish Democratic Party of Iran (KDPI).
  11. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.273: In late May Ghani Bulurian and six others of the party's central committee renounced their party membership in protest at Qasimlu's leadership and his alleged departure from Congress resolutions. They also condemned Qasimlu for receiving aid from Baghdad at a time of growing danger for Iran and argued that the autonomy of Kurdistan must come qfter Iran's anti-imperialist revolution had been safeguarded.
  12. «Khomeini, as Military Chief, Orders Kurdish Revolt Crushed». اوت ۱۹, ۱۹۷۹.
  13. Martin Van Bruinessen (Winter 2016), "Major Kurdish Organizations in Iran", Middle East Research and Information Project, no. 141