شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایران - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کردها در ایران
بخشی از تحکیم انقلاب ایران و جدایی‌خواهی کردها از ایران[۱]

«جوخه آتش در فرودگاه سنندج ۱۳۵۸» اثر جهانگیر رزمی
تاریخمارس ۱۹۷۹–۱۹۸۱[۲]/۱۹۸۳[۳]
موقعیت
نتایج

پیروزی جمهوری اسلامی

  • بسیاری از نیروی جمهوری اسلامی ایران از اواخر سال ۱۳۵۹ به جبهه جنگ ایران و عراق منحرف شد
  • قسمت کوچکی از مقاومت حزب دموکرات کردستان تا سال ۱۳۶۲ باقی ماند[۳]
طرف‌های درگیر

ایران شورای انقلاب اسلامی (بعد از دولت نخست جمهوری اسلامی)

حزب دموکرات کردستان ایران

کومله
فرماندهان و رهبران

ایران سید روح‌الله خمینی
ایران سید محمود طالقانی
ایران ابوالحسن بنی‌صدر
ایران محسن رضایی
ایران علی صیاد شیرازی
ایران صادق خلخالی

ایران محمد بروجردی[۴]

عبدالرحمان قاسملو
احمد مفتی‌زاده
فؤاد مصطفی سلطانی  
عبدالله مهتدی
صدیق کمانگر
جعفر شفیعی

نوشیروان مصطفی
قوا
۷٬۰۰۰ (با توجه به حزب دمکرات کردستان ایران)[۲]
تلفات و خسارات

۳٬۰۰۰+ کشته شده
(ادعای جمهوری اسلامی ایران)[۲]

۲۳٬۰۰۰+ کشته شده (ادعای KDPI)

۵٬۰۰۰ کشته شده
(ادعای جمهوری اسلامی ایران)[۲]

۵٬۰۰۰ کشته شده (ادعای KDPI)

۱۲۰۰ کرد زندانی سیاسی شدند[۲]
۱۲ افسر ارتش ایران به دلیل امتناع از مبارزه و سرکوب علیه کردهای ایران اعدام شدند[۲]

جمع:[۵]–+۱۰٬۰۰۰ کشته شده[۶]

شورش ۱۳۵۹–۱۳۵۷ کُردها در ایران در اواخر اسفند سال ۱۳۵۷[۲] به وقوع پیوست. این شورش به تلاش برخی احزاب و گروه‌های کُرد خصوصاً حزب دموکرات کردستان در ایران، غالباً در بخش‌های سُنّی مذهب[۷] و سکولار، علیه نظام جمهوری اسلامی اشاره دارد که یکی از شورش‌های کُردها در ایران مدرن بوده است.

پیش زمینه[ویرایش]

در ابتدا با شروع درگیری‌ها در مریوان و سنندج، جنبش‌های کُرد اعلام کردند که در تلاش برای همراهی با حاکمیت جدید ایران، به دنبال تأکید بر «هویت اسلامی» خود و به دنبال زمینه‌های مشترک با نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. حزب دموکرات کردستان ایران حتی به‌طور خلاصه خود را به عنوان سازمان «غیر جدایی طلب» معرفی کرد و از کسانی که خواهان استقلال بودند انتقاد می‌کرد، اما با این حال خواستار استقلال سیاسی بود.[۸] در مقابل نظر نظام جمهوری اسلامی ایران این بود که هدف این احزاب، جدایی طلبی است.[۹]

نگرش‌ها[ویرایش]

با اینکه برخی کُردهای شیعه و برخی از رهبران قبایل سنی مذهب به سمت دولت جمهوری اسلامی گرایش پیدا کرده بودند، ولی «چپ گرایان سنی کُرد»، در محاصره، پروژهٔ ملی‌گرایی را در استان کُردستان ادامه دادند.[۱] نظر بعضی کُردهای شیعه در جنوب سنندج و استان کرمانشاه و استان ایلام با کُردهای اهل سنت متفاوت بود و اعلام کردند که تمایلی به خودمختاری ندارند.[۷]

در آن زمان، فدائیان خلق و حکومت عراق که خواستار تضعیف قدرت روحانیون در تهران بودند، با رهبران کُرد که زیر پرچم حزب دموکرات کردستان ایران همکاری می‌کردند، کمک کردند.[۱۰] سیاست و مشی عبدالرحمان قاسملو سرانجام موجب شد تا غنی بلوریان و ۶ تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران از این حزب جدا شوند. آن‌ها همچنین قاسملو را برای کمک گرفتن از بغداد در زمانی که خطر فزاینده‌ای برای ایران وجود داشته، محکوم کردند.[۱۱]

درگیری[ویرایش]

در حالی که در ابتدا شبه نظامیان کُرد، در درجه اول از حزب دموکرات کردستان ایران، برخی از دستاوردهای ارضی در منطقه مهاباد را ساخته و نیروهای جمهوری‌اسلامی را از منطقه بیرون راندند و برخی از نیروهای نظامی جمهوری‌اسلامی را کشتند،[۱۲] یک حملهٔ در مقیاس بزرگ در بهار سال ۱۳۵۹ توسط سپاه پاسداران، این دوره از جنگ را معکوس کرد.

جنگ نقده[ویرایش]

یکی از مهم‌ترین وقایعی که بعد از وقوع انقلاب سال ۵۷ در غرب ایران به وقوع پیوست، جنگ نقده بود. ریشه این جنگ به اختلافات بین حزب دموکرات کردستان و حکومت تازه‌کار جمهوری اسلامی بر سر میزان اختیارات دولت مرکزی در اداره مناطق کرد زبان در غرب و کردستان ایران بود. مدتی بعد از سرنگونی حکومت پهلوی و روی کار آمدن دولت موقت در تهران، عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دموکرات کردستان خواهان خودمختاری مناطق کُردزبان و استقلال در امور داخلی مناطق کردنشین شد و سپس با مخالفت‌های متعدد از سوی دولت مرکزی، نیروهای حزب دموکرات چندین پادگان در آذربایجان غربی و کردستان را به تصرف خود درآوردند.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] در ادامه کشاکش احزاب کرد و حکومت تازه‌کار در تاریخ ۳۱ فروردین سال ۱۳۵۸ حزب دموکرات در ادامه میتینگ‌های سیاسی‌اش که به تازگی در سنندج و مهاباد نیز برگزار کرده بود اعلام کرد که تصمیم دارد یک گردهمایی و میتینگ سیاسی نیز در شهر نقده برگزار کند. با وجود مخالفت بزرگان ترک و حتی کرد شهر نقده از جمله امام جمعه اهل سنت و امام جمعه اهل تشیع شهر با برگزاری این میتینگ در بخش‌های ترک‌زبان شهر و پیشنهاد محل دیگری در بخش‌های کردنشین نقده، این گردهمایی در ورزشگاه فوتبال کاویان شهر نقده برگزار شد.[۱۸][۱۹] به گواه شاهدین درحالی که میتینگ در حال شروع بود از بیرون از ورزشگاه صدای شلیک چند تیرهوایی شنیده شده و به دنبال نگرانی‌ها و ناآرامی‌های به پا شده در ورزشگاه، مشارکت‌کنندگان در مراسم برای فرار به سمت درهای استادیوم یورش بردند و ظرف چند ساعت آشوب و درگیری به خیابان‌ها و میدان‌های شهر نقده کشیده شد. در یک سوی این جنگ شهری حزب دموکرات قرار داشت و در سوی دیگر آن مخالفان این حزب و حامیان حکومت حضور داشتند.[۲۰][۲۱] در نهایت بعد از سه روز درگیری میان طرفین و امضای صلح‌نامه‌ای، نیروهای مسلح شهر را ترک کردند و سپس با ورود نیروهای ارتش به این شهر، جنگ نقده به پایان رسید.[۲۲] جنگ سه روزه نقده که موجب کشته شدن ده‌ها نفر و آوارگی صدها تن از مردم این شهر شده بود، به نوعی نخستین رویارویی جدی احزاب کرد با حکومت مرکزی بود که بعدها در دیگر مناطق دارای جمعیت کرد در غرب ایران نیز ادامه یافت و موجب کشتار بسیاری از افراد غیرنظامی و مهاجرت اهالی بومی به استان‌های دیگر و حتی خارج از ایران شد.[۲۳][۲۴] تاکنون هیچ‌کدام از طرفین ماجرا که در شروع یا ادامه جنگ خونین نقده و عواقب آن تصمیم‌گیرنده بودند مسئولیت آن یا بخشی از آن را بر عهده نگرفته و حاکمیت ایران نیز در صدد جبران خسارات و دلجویی از شهروندان و خانواده‌های کشته‌شدگان این جنگ سه روزه بر نیامده است.[۲۵]

بعد از جنگ درگیری‌های میان احزاب کرد و حکومت مرکزی در نقاط مختلف استان‌های آذربایجان غربی، کردستان تداوم میابد. پس از آن روح‌الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی در تابستان همین سال در رابطه با جنگ کردستان فرمانی را صادر می‌کند.

  • بخشی از فرمان خمینی در ۲۷ مرداد ۵۸ در صدور حکم حمله به کردستان:

«از اطراف ایران گروه‌های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده‌اند من دستور بدهم به سوی پاوه رفته، غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‌کنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم، اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مسلح تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‌دانم»[۲۶]

«... مرزها را آزاد کردند، قلم‌ها را آزاد کردند، گفتار را آزاد کردند، احزاب را آزاد کردند، به خیال این که این‌ها یک مردمی هستند… این‌ها خرابکارند، دیگر با این اشخاص نمی‌شود با ملایمت رفتار کرد… این‌ها یک جمعیت خرابکار هستند، یک جمعیت فاسد هستند. این‌ها را ما نمی‌توانیم که بگذاریم که هر کاری که دلشان می‌خواهد بکنند. حالا هم اعتراض کرده‌اند که خود شماها دارید این کارها را می‌کنید. نظیر آن‌ها که پریروز و چند روز پیش آن خرابکاری را کردند… خودشان ایجاد غائله می‌کنند بعد گردن مردم می‌گذارند… یک چنین مردمی هستند… با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار می‌کنیم…»[۲۷]

کشتار قارنا (نقده)[ویرایش]

کشتار قارنا[۲۸] در ۱۱ شهریور ۱۳۵۸ از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.[۲۹][۳۰] شهر نقده در ابتدای انقلاب اسلامی درگیر درگیری‌های مسلحانه و قومی شد. با وقوع انقلاب برخی مراکز نظامی توسط حزب دموکرات کردستان تصرف شد. ابتدا برگزاری همایش تبلیغاتی و رژه مسلحانه حزب دموکرات کردستان در بخش ترک‌زبان شهر موجب درگیری مسلحانه و کشته شدن چندین نفر شد. این امر باعث ایجاد شکاف و درگیری‌های قومیتی دامنه‌داری میان کردزبانان و ترک‌زبانان و نیروهای حکومتی در این شهر شد که جان چند صد نفر را گرفت.[۷][۳۱]

بعد از انقلاب ۱۳۵۷، حزب دموکرات کردستان ایران خواهان به رسمیت شناخته شدن خودگردانی داخلی مناطق کردنشین شد. عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب، خودمختاری را تجزیه ایران ندانسته و تأکید می‌کند که فقط خواستار خودمختاری در امور داخلی استان زیر نظر دولت مرکزی است.[نیازمند منبع] بلافاصله پس از انقلاب پادگان‌ها در مناطق کردنشین تصرف می‌شود که غنی بلوریان آن را با تأیید قاسملو دبیرکل حزب می‌داند و حزب دموکرات در کنار کومله و برخی از گروه‌های چپ‌گرا همچون پیکار و سازمان فدائیان خلق اقلیت فعالیت نظامی را آغاز می‌کنند. این وضعیت در نهایت به درگیری نظامی میان دولت و احزاب مذکور انجامید که از اواسط دهه شصت به صورت پراکنده ادامه داشت.[نیازمند منبع]

  • روزنامه کیهان مورخ ۱۸/۱/۱۳۵۸ گزارشی در مورد تخلیه دسته جمعی بیش از سی روستای کرد زبان ناحیه سومای و برادوست بر اثر فشار فئودال‌ها و عوامل مسلح چاپ کرد. عبدالله ابریشمی در این باره در روزنامه کیهان می‌نویسد:

در آذربایجان غربی با کمک انحصارطلبان قدرت و با تحریک برادران ترک و شیعه علیه کردها در این خطه یک جو ضد کرد به وجود آورده‌اند که موجب فجایع نقده، قارنه، کانی ماسیده و… گردید. این فجایع بهانه مناسبی برای تبلیغات علیه انقلاب اسلامی به دست دشمنان داخلی و خارجی سپرد، و موجب بدبینی شدید کردها نسبت به حکومت شد.[۳۲]

کشتار قالاتان (نقده)[ویرایش]

کشتار قالاتان در تابستان سال ۱۳۵۸ توسط نیروهای حکومت ایران (در زمان رهبری روح‌الله خمینی بر ایران[۳۳]) در روستای قالاتان به وقوع پیوست. طی این رویداد چندین تن از ساکنان روستا کشته شدند.[۳۴] مردم قتل‌عام شده در این روستا کُرد بودند.[۳۵]

شمار کشته‌شدگان این قتل‌عام به همراه کشته‌شدگان روستای قارنا که در نزدیکی نقده واقع‌اند ۵۶ نفر ذکر شده. قتل‌عام مردم این دو روستا به دست سپاه پاسداران، در ادبیات سیاسی اپوزیسیون کرد به کشتار صبرا و شتیلا تشبیه می‌شود.[۳۶]

نتیجه[ویرایش]

شورش دو ساله کردها در ایران توسط حکومت جمهوری اسلامی سرکوب شد و حدود ۱۰٬۰۰۰ نفر از دو طرف در این شورش کُردها کشته شدند، که ۱٬۲۰۰ نفر از آن‌ها زندانی سیاسی کُرد بودند و در آخرین مرحله از شورش، عمدتاً توسط جمهوری اسلامی در ایران اعدام شدند.[۲] اختلاف شورشیان کُرد و جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۸، طی ترور رهبر حزب دموکرات کردستان دوباره خروشان شد.

پس از شورش[ویرایش]

چند سال پس از خیزش احزاب کُرد نیز، از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ به مدت چهار سال جنگی مسلحانه میان کومله و حزب دموکرات کردستان رخ داد که موجب حملات متقابل مسلحانه، تلفات و تغییراتی در این دو حزب گردید.[۳۷]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Denise, N. The Kurds And the State: Evolving National Identity in Iraq, Turkey, And Iran:p.145 2005. Siracuse University Press. "Instead of creating a cohesive Kurdish nationalist movement, some Kurdish leaders such as Husayni's brother Shaykh Jalal accepted Iraqi military assistance and formed a Sunni militia opposed to the Iranian government and Kurdish nationalist parties. Qasimlu differentiated his real Kurdish nationalist party from traitors within the KDPI. Others, such as the prominent Ghani Bolourian, tried to negotiate with the central government. After the revolution some Shi'a Kurds from Ilam, Kermanshah and West Azerbaijan turned away from Kurdish nationalists and towards non-Kurdish Shi'a communities. Sunni Kurdish leftists continued to direct the nationalist project in their enclave in Kurdistan Province, having marginal influence over Shi'a Kurds in other regions." [۱]
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ Ward, R.S. Immortal: A Military History of Iran and its Armed Forces. 2009. pp.231–233. [۲]
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ [۳]
  4. "What Is Iran Doing in Syria?". Foreign Policy. Archived from the original on 26 September 2012. Retrieved 2012-09-23.
  5. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۷ فوریه ۲۰۱۷.
  6. [۴] "Sending in Pasdaran (Revolutionary Guard) rather than regular army troops, and dispatching the Ayatollah Sadiq Khalkhali—the "Hanging Judge"—resulted in the deaths of nearly 10,000 Kurds in the 1979–82 period alone, many in mass executions ordered by Khalkhali."
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: Shi'i Kurds south of Sanandaj felt differently from their Sunni brethren concerning the Islamic revolution. Those of Kirmanshah province indicated they had no interest in autonomy. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «:0» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  8. Denise, N. The Kurds And the State: Evolving National Identity in Iraq, Turkey, And Iran: p.144–45. 2005. Siracuse University Press. "Free to discuss its political views, the KDPI came out of thirty years of clandestine existence and made public claims for political autonomy"; "Despite its criticisms of the regime, in its early post-revolutionary public discourses the KDPI called itself an authentically national and Iranian party". [۵]
  9. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: So, 'autonomy' as uttered by the Kurds sounded like 'secession' in Tehran. For instance, when fighting began in Mariwan and Sanandaj over the land tenure dispute in July and August 1979, Prime Minister Bazargan concluded 'They [the Kurds] didn't simply want autonomy, they wanted to be separate from Iran', even though the Kurdish leadership had been careful to explain that its demand for autonomy held no such implication. Indeed, in Qasimlu's view 'it was reactionaries who shouted about secession. The Kurdish left wanted a constructive autonomy.' But Tehran's view of the Kurds was immovable: separatists they were and separatists they remained. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 697 (کمک)
  10. Ward, R.S. Immortal: A Military History of Iran and its Armed Forces. 2009. pp.231: Wanting to weaken the clerics in Tehran, Fedayeen left ists and Iraq aided the Kurdish tribal leaders, who cooperated under the banner of the Kurdish Democratic Party of Iran (KDPI).
  11. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.273: In late May Ghani Bulurian and six others of the party's central committee renounced their party membership in protest at Qasimlu's leadership and his alleged departure from Congress resolutions. They also condemned Qasimlu for receiving aid from Baghdad at a time of growing danger for Iran and argued that the autonomy of Kurdistan must come qfter Iran's anti-imperialist revolution had been safeguarded.
  12. «Khomeini, as Military Chief, Orders Kurdish Revolt Crushed». اوت ۱۹, ۱۹۷۹.
  13. Denise, N. The Kurds And the State: Evolving National Identity in Iraq, Turkey, And Iran: p.144–45. 2005. Siracuse University Press. "Free to discuss its political views, the KDPI came out of thirty years of clandestine existence and made public claims for political autonomy"; "Despite its criticisms of the regime, in its early post-revolutionary public discourses the KDPI called itself an authentically national and Iranian party" .
  14. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: So, 'autonomy' as uttered by the Kurds sounded like 'secession' in Tehran. For instance, when fighting began in Mariwan and Sanandaj over the land tenure dispute in July and August 1979, Prime Minister Bazargan concluded 'They [the Kurds] didn't simply want autonomy, they wanted to be separate from Iran', even though the Kurdish leadership had been careful to explain that its demand for autonomy held no such implication. Indeed, in Qasimlu's view 'it was reactionaries who shouted about secession. The Kurdish left wanted a constructive autonomy.' But Tehran's view of the Kurds was immovable: separatists they were and separatists they remained.
  15. Ward, R.S. Immortal: A Military History of Iran and its Armed Forces. 2009. pp.231: Wanting to weaken the clerics in Tehran, Fedayeen left ists and Iraq aided the Kurdish tribal leaders, who cooperated under the banner of the Kurdish Democratic Party of Iran (KDPI).
  16. McDowall, David. A Modern History of the Kurds. London: I.B. Tauris, 2000. p.269: Shi'i Kurds south of Sanandaj felt differently from their Sunni brethren concerning the Islamic revolution. Those of Kirmanshah province indicated they had no interest in autonomy.
  17. «قاسملو؛ رهبری که با حذف فیزیکی از خاطره‌ها نرفت». ایران اینترنشنال. ۲۰۱۹-۰۷-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  18. Iranian revolution: The Kurdish uprising (به انگلیسی), archived from the original on 6 October 2022, retrieved 2022-05-24
  19. «غلط‌واره جنگ ترک‌ها و کردها؛ درگیری در نقده». iranwire.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  20. «غلط‌واره جنگ ترک‌ها و کردها؛ درگیری در نقده». iranwire.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  21. Iranian revolution: The Kurdish uprising (به انگلیسی), archived from the original on 6 October 2022, retrieved 2022-05-24
  22. https://iranwire.com/fa/features/42243/
  23. «غلط‌واره جنگ ترک‌ها و کردها؛ درگیری در نقده». iranwire.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  24. Iranian revolution: The Kurdish uprising (به انگلیسی), archived from the original on 6 October 2022, retrieved 2022-05-24
  25. «BBC World Service - Witness History, Iranian revolution: The Kurdish uprising». BBC (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۵-۲۴.
  26. روزنامه‌های کیهان و اطلاعات و…، شنبه ۲۷ مرداد ماه ۱۳۵۸
  27. سخنرانی خمینی در ساعت ۲۰ رادیو و تلویزیون سراسری کشور پخش شد و روز ۲۸ مرداد ۵۸–۱۷ اوت ۱۹۷۹ نیز متن کامل سخنرانی او، در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات درج گردید.
  28. «... * اهالی کرد روستای قارنا و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان با امام خمینی دیدار کردند…». موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۳.
  29. «قتل‌عام مردم روستای قارنا در کردستان ایران». کوردستان و کورد. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۳.
  30. منصور بلوری (۲۰۲۰-۱۲-۱۵). «قارنا (قاڕنێ) برگی از جنایات جمهوری اسلامی». بنیاد نه‌مران. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۲۳.
  31. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام :1 وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  32. روزنامه کیهان مورخ۲۱/۸/۱۳۵۸
  33. l'homme, Ligue suisse des droits de (1985). La forteresse européenne et les réfugiés: actes des 1ères Assises européennes sur le droit d'asile, 15-17 février 1985. Collection Nord-Sud: Éd. d'en Bas (به انگلیسی). Editions d'En bas. p. 237. Retrieved 2014-08-28.
  34. Intercontinental Press Combined with Inprecor, Volume 18, Issues 7-12 Intercontinental Press Combined with Inprecor
  35. Tahiri، Hussein. «Dialogue: the Kurdish question in the Middle East». journal of globalization for the Common Good. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۳ آوریل ۲۰۱۴.
  36. [Kurds in the Islamic Republic: A Survey ص۲۶۱]
  37. Martin Van Bruinessen (Winter 2016), "Major Kurdish Organizations in Iran", Middle East Research and Information Project, no. 141