تزار - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تِزار (به روسی: царь، به بلغاری: цар) یک عنوان اسلاوی به معنای امپراتور (در مفهوم قرون وسطایی آن) است که در طول تاریخ توسط پادشاهان اسلاو ازجنله فرمانروایان روسیه، استفاده می‌شد. این واژه برابر عنوان سزار (به لاتین: caesar) یا همان قیصر، در زبان لاتین است؛ با این وجود معمولاً از دیرباز برابر «پادشاه» در نظر گرفته می‌شود. این عنوان برای زنان به شکل تزارینا به کار می‌رود.[۱][۲][۳][۴][۵]

تزار و انواع آن، از عنوان‌های رسمی در اولین امپراتوری بلغارستان (۶۸۱–۱۰۱۸)، دومین امپراتوری بلغارستان (۱۱۸۵–۱۳۹۷)، پادشاهی بلغارستان (۱۹۰۸–۱۹۸۶)، امپراتوری صرب (۱۳۴۶–۱۳۷۱) و مشهور‌تر از همه، روسیه تزاری (۱۵۴۷–۱۷۲۱) بودند. واپسین تزار روسیه، نیکلای دوم بود که در سال ۱۹۱۷ و در جریان انقلاب روسیه از تاج و تخت خلع شد و سپس خود و خانواده‌اش در ژوئیه سال ۱۹۱۸ توسط بلشویک‌ها اعدام شدند. نخستین فرمانروایی که عنوان تزار را برای خود برگزید سیمئون یکم، پادشاه بلغارستان بود. سیمئون دوم آخرین تزار بلغارستان، آخرین فردی بود که این عنوان را داشت.

وجه تسمیه

[ویرایش]

عنوان تزار در زبان‌های اسلاوی از عنوان لاتین امپراتوران روم، «سزار» گرفته شده است. معادل یونانی کلمه لاتین امپراتور، عنوان اتوکراتور بود. عنوان باسیلیوس نیز مورد هم تراز دیگری بود، اما بسته به اینکه در زمینه سیاسی معاصر باشد یا در زمینه تاریخی یا کتاب مقدس، به‌طور متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است.[۵]

در ادبیات معاصر جهان، تزار می‌تواند برای اشاره به یک شخص مستبد یا یک حاکم خودکامه به کار برود. همچنین در آمریکا و بریتانیا، واژه «تزار» یک اصطلاح محاوره‌ای برای برخی از کارمندان دولتی سطح بالا است؛ مانند «تزار مواد مخدر» برای مدیر دفتر سیاست ملی کنترل مواد مخدر، «تزار تروریسم» برای مشاور رئیس جمهور در سیاست تروریسم، «تزار امنیت سایبری» برای بالاترین مقام وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا در زمینه امنیت رایانه و سیاست امنیت اطلاعات، و «تزار جنگ» برای نظارت بر جنگ‌ها در عراق و افغانستان. به‌طور خاص، یک تزار در دولت ایالات متحده آمریکا معمولاً به یک مشاور در سطح کابینه در داخل قوه مجریه اشاره دارد.[۶]

در بلغارستان

[ویرایش]
در سنگ نوشته موتسیچ که یک مقام عالی‌رتبه بلغار در اولین امپراتوری بلغارستان، در زمان سیمئون یکم بود، عنوان تزار سیمئون (ц︢ри) نیز دیده می‌شود.

در سال ۷۰۵ میلادی، امپراتور ژوستینیان دوم ترول را «سزار» نامید که او را تبدیل به نخستین خارجی که این عنوان را دریافت کرد نمود؛ اما فرزندان او همچنان از عنوان بلغاری «کاناسوبیگی» استفاده می‌کردند. بوریس یکم مقدس گاهی به‌طور گذشته نگر به عنوان تزار یاد می‌شود، زیرا در زمان او بلغارستان به مسیحیت گروید. با این حال، عنوان «تزار» (و معادل یونانی بیزانسی آن باسیلیوس) در واقعیت برای اولین‌بار توسط پسرش سیمئون یکم، پس از تاج‌گذاری موقت امپراتوری که توسط پاتریارک قسطنطنیه در سال ۹۱۳ انجام شد، اقتباس و استفاده شد. پس از تلاش امپراتوری بیزانس برای لغو این امتیاز بزرگ دیپلماتیک و یک دهه جنگ فشرده، عنوان «امپراتوری حاکم بلغارستان» توسط دولت بیزانس در سال ۹۲۴ و دوباره در پایان رسمی صلح در سال ۹۲۷، به رسمیت شناخته شد. از آنجایی که در نظریه سیاسی بیزانس تنها دو امپراتور شرقی و غربی (مانند اواخر امپراتوری روم) جای داشتند، حاکم بلغارستان باسیلیوس به عنوان «پسر روحانی» باسیلیوس بیزانسی تاج‌گذاری کرد.[۷]

این فرضیه وجود دارد که عنوان سیمئون همچنین توسط مأموریت پاپ در بلغارستان در سال ۹۲۵ یا اندکی پس از آن، به عنوان امتیازی در ازای حل و فصل مناقشه بلغارستان و کرواسی یا تلاش احتمالی برای بازگرداندن بلغارستان به اتحاد با روم، به رسمیت شناخته شد. بنابراین، در مکاتبات دیپلماتیک بعدی که در سال‌های ۱۱۹۹–۱۲۰۴ میلادی بین حاکم بلغارستان کالویان و پاپ اینوسنت سوم انجام شد، کالویان که عنوان لاتین خود را «امپراتور بولگاروروم و بلاکورم» خطاب می‌کرد، ادعا می‌کند که تاج‌های امپراتوری سیمئون یکم، پسرش پیتر یکم و ساموئل به نوعی از سلطنت پاپ گرفته شده است. با این وجود، پاپ در پاسخ‌های خود فقط از «پادشاهان» (به لاتین: reges) بلغارستان صحبت می‌کند و در نهایت فقط همین عنوان کوچک‌تر را به کالویان اعطا می‌کند که با این وجود، او از پاپ به خاطر این عنوان سلطنتی اعطا شده به وی تشکر می‌کند.[۸]

سیمئون دوم واپسین شخصی بود که عنوان «تزار» را یدک می‌کشید.

پس از آزادی بلغارستان از عثمانی در سال ۱۸۷۸، پادشاهان جدید آن ابتدا صاحب عنوان «شاهزاده خودمختار» (به بلغاری: knyaz) بودند. با اعلام استقلال کامل، فردیناند یکم بلغارستان عنوان سنتی «تزار» را در سال ۱۹۰۸ برگزید و تا زمان لغو نظام سلطنت در سال ۱۹۴۶ توسط سیمئون زاکس-کبورگ و گوتا یا سیمئون دوم از آن استفاده می‌شد. با این حال، این القاب دیگر به‌طور کلی معادل «امپراتور» تلقی نمی‌شدند. در زبان بلغاری و عامیانه یونانی، معنای این عنوان تغییر کرده بود.[۹]

در صربستان

[ویرایش]
استفان دوشان تزار صربستان

عنوان «تزار» (به صربی: Car) به‌طور رسمی توسط دو امپراتور صرب استفاده شد که عنوان سلطنتی پیشین‌شان «پادشاه» (به کرواتی: kralj) بود. در سال ۱۳۴۵، استفان دوشان شروع به نام‌گذاری خود به عنوان «امپراتور صرب‌ها و یونانی‌ها»، که در ترجمه‌های یونانی «باسیلیوس و اتوکراتور صرب‌ها و رومی‌ها» خوانده می‌شود کرد و در عید پاک در ۱۶ آوریل ۱۳۴۶، در اسکوپیه توسط ایلخانی صرب که به تازگی در کنار ایلخانی بلغاری و اسقف اعظم اوهرید برجستگی یافته بود تاج‌گذاری کرد. در همین مناسبت، همسرش هلنا را نیز به عنوان «امپراتریس» تاج‌گذاری کرد و پسرش را به عنوان پادشاه در قدرت گرفت. هنگامی که دوشان در سال ۱۳۵۵ درگذشت، پسرش استفان اوروش پنجم امپراتور بعدی شد. عموی امپراتور جدید سیمئون اوروش با جانشینی او مخالفت کرد و با همان عنوان‌ها یک حکومت موازی ایجاد کرد. پس از مرگ سیمئون اوروش در حدود سال ۱۳۷۰، پسرش جوان اوروش، که در حدود سه سال بعد به صومعه‌ای بازنشسته شد، در دعاوی خود جانشین پدرش شد.

در روسیه

[ویرایش]
نشان رسمی روسیه تزاری که فرمانروایان روسیه در آن از سال ۱۵۴۷ تا ۱۷۲۱ میلادی با عنوان «تزار» حکومت می‌کردند.

عنوان «تزار» یک بار توسط مقامات کلیسای روس کی‌یف در نام‌گذاری یاروسلاو خردمند، شاهزاده بزرگ کیف (۱۰۵۴–۱۰۱۹) استفاده شد. این ممکن است مربوط به جنگ یاروسلاو علیه بیزانس و تلاش‌های او برای فاصله گرفتن از قسطنطنیه بوده باشد. با این حال، شاهزادگان دیگر در دوره روسی کی‌یف هرگز خود را به عنوان تزار معرفی نکردند.[۱۰] نخستین فرمانروای روسی که آشکارا از خان اردوی زرین جدا شد، میخائیل یاروسلاویچ (۱۲۸۵–۱۳۱۸)، عنوان «باسیلیوس روس» و همچنین «تزار» را برای خود برگزید.[۱۱][۱۲]

پس از اعلام استقلال روسیه از اردوی زرین در سال ۱۴۷۶ میلادی، ایوان سوم، شاهزاده بزرگ مسکو (۱۴۶۲–۱۵۰۵)، عنوان «فرمانروای تمام روسیه» را برگزید و بعدها نیز شروع به استفاده منظم از عنوان «تزار» در دیپلماسی و روابط خود با دولت‌هاب غرب کرد.[۱۳] از حدود سال ۱۴۸۰، او در مکاتبات لاتین خود به عنوان «امپراتور»، در مکاتباتش با نایب السلطنه سوئد، پادشاه دانمارک، شوالیه‌های تتونیک و اتحادیه هانزا به عنوان «قیصر» تعیین می‌شود. پسر ایوان واسیلی سوم به استفاده از این القاب ادامه داد. زیگیزموند فون هربرشتاین (۱۴۸۶–۱۵۶۶) تشخیص داد که عنوان‌های قیصر و امپراتور کوششی برای تبدیل اصطلاح روسی «تزار» به آلمانی و لاتین است. افزایش عنوان‌های فرمانروایان روس به دلیل به جاه‌طلبی‌های رو به رشد روسیه برای تبدیل شدن به «روم سوم» از نوع ارتدکس، پس از سقوط قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ بود. تزار مسکو توسط ماکسیمیلیان یکم، امپراتور مقدس روم در سال ۱۵۱۴ به عنوان «امپراتور» به رسمیت شناخته شد.[۱۴]

ایوان سوم تلاش داشت با به کار بردن القاب تزار و امپراتور، برتری جایگاه خود را نسبت به فرمانروایان پیشین روسیه نشان دهد؛ اما عنوان رسمی وی همچنان شاهزاده بزرگ مسکو بود. نخستین فرمانروای روسیه که رسماً با عنوان تزار تمام روسیه تاج‌گذاری کرد، ایوان چهارم مشهور به ایوان مخوف در سال ۱۵۴۷ میلادی بود. تاریخ روسیه تزاری از آن لحظه آغاز گشت. برخی از سفیران خارجی مانند هربرشتاین (در ۱۵۱۶ و ۱۵۲۵)، دانیل پرینتز بوخائو (در ۱۵۷۶ و ۱۵۷۸) و جوست ژول (در ۱۷۰۹)، نشان دادند که واژه «تزار» نباید برابر با «امپراتور» ترجمه شود؛ زیرا روس‌ها این کلمه را به داوود، سلیمان و سایر پادشاهان کتاب مقدس، که تنها پادشاه بودند، به کار می‌برند. از سوی دیگر، ژاک مارگرت، محافظ دیمیتری دروغین اول (۱۶۰۵–۱۶۰۶)، استدلال می‌کند که لقب «تزار» برای مسکووی‌ها از «قیصر» یا «شاه» محترم‌تر است، دقیقاً به این دلیل که این خدا (و نه یک مقام زمینی) بود که مقرر کرد آن را بر داوود، سلیمان و دیگر پادشاهان اسرائیل اطلاق کنند. ساموئل کالینز، پزشک انگلیسی دربار تزار الکسی یکم در سال‌های ۱۵۶۹ تا ۱۶۶۶، نام دوم را «امپراتور بزرگ» می‌داند و اظهار می‌کند که: «در مورد کلمه تزار، این کلمه بسیار نزدیک به سزار (قیصر) است که ممکن است به معنای امپراتور باشد. روس‌ها آن را بالاتر از پادشاه می‌دانند و با این حال دیوید تزار و پادشاهان ما را کیرلوس می‌نامند؛ احتمالاً از کارولوس کوئینتوس که تاریخچه‌اش را در میان دارند.»[۱۵]

نگاره‌ای ایوان چهارم اولین تزار تمام روسیه (سمت راست) و نیکولای دوم آخرین فرمانروای روسیه دارای این عنوان (سمت چپ)

عنوان «تزار» در رواج باقی ماند و همچنین رسماً به عنوان بخشی از عناوین مختلف به معنای حکومت بر ایالت‌های مختلف تصرف شده توسط دولت روسیه (مانند خانات‌های تاتار سابق و پادشاهی ارتدکس گرجستان) بود. تا اینکه وجهه این عنوان با جلوس پتر کبیر از میان رفت. پتر متأثر از فرهنگ جهان غرب پس از پیروزی در جنگ بزرگ شمالی و بنیان‌گذاری امپراتوری روسیه، به دولت روسیه تزاری پایان داد و آن را با شکل امپراتوری جایگزین کرد. او همچنین عنوان «امپراتور تمام روسیه» را با «تزار تمام روسیه» جایگزین کرد و از آن پس تا پایان امپراتوری روسیه، فرمانروان آن با عنوان «امپراتور روسیه» شناخته می‌شدند. در قرن هجدهم، عنوان تزار به‌طور فزاینده‌ای پست‌تر از امپراتور و یا نشان‌دهنده جنبه شرقی این مقام طلقی می‌شد.[۱۶] با الحاق کریمه در سال ۱۷۸۳، کاترین کبیر به جای لقب قدیمی «تزارینا کریمه» عنوان یونانی شده «تزاریتسا کرسونوس تائوریک» را برگزید. در سال ۱۸۱۵، زمانی که روسیه بخش بزرگی از لهستان را ضمیمه خاک خود کرد، این عنوان به وضوح در روسیه به عنوان معادل لهستانی «پادشاه» (به لهستانی: król) تفسیر شد و امپراتور روسیه عنوان «تزار لهستان» را به خود گرفت.[۱۷]

در میان مردم بومی سیبری و مسلمانان منطقه ولگا، آسیای مرکزی و قفقاز، امپراتوری روسیه اغلب با تصویر «تزار سفید» (به روسی: Белый царь) توصیف می‌شود.[۱۸]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. "Tsar title". دانشنامه بریتانیکا (به انگلیسی). Retrieved 2023-05-11.
  2. Margeret, J. (1983). The Russian Empire and Grand Duchy of Muscovy. University of Pittsburgh. p. 111. ISBN 9780822977018. کتاب مقدس اسلاوونی اصطلاحات «تزار» و «پادشاه» را یکسان می‌دانست... نویسندگان روسی اغلب شاهزاده یا تزار را با پادشاهان عهد عتیق مقایسه می‌کنند. چندین نویسنده استدلال کردند که ترجمه «تزار» به «امپراتور» اشتباه بوده است. این امر به دلیل دیدگاه گسترده‌ای در اروپا که تزار می‌خواست میراث امپراتوری منقرض شده بیزانس را ادعا کند، مهم بود.
  3. de Madariaga, Isabel (2006). Ivan the Terrible. Yale University Press. p. 78. ISBN 9780300143768. بنابراین معنای اصلی «تزار» یک فرمانروای مستقل و بدون ارباب بود که می‌توانست مطابق انجیل پادشاه یک ملت یا قوم خاص باشد یا «امپراتور» که بر چندین آنتییون حکومت می‌کند، مانند امپراتور روم شرقی
  4. Madariaga, Isabel De (2014). Politics and Culture in Eighteenth-Century Russi. Routledge. pp. 40–42. ISBN 978-1-317-88190-2. قدرت‌های دیگر فراموش کردند که «تزار» زمانی به‌عنوان «امپراتور» یا حتی به‌عنوان «قیصر» شناخته می‌شد... این امر بیشتر مشکلاتی را که پتر کبیر هنگام انتخاب عنوان «امپراتور» با آن مواجه شد، توضیح می‌دهد؛ زیرا ریشه کلمه «تزار» نادیده گرفته شده بود و عنوان آن بی‌ارزش شده بود.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ "Online Etymology Dictionary". etymonline.com.
  6. James K. Glassman (December 18, 2000). "Close, But No Big Czar". Reason magazine.
  7. Срђан Пириватрић. Самуилова држава. Београд, 1997.
  8. Innocentii pp. III epistolae ad Bulgariae historiam spectantes. Recensuit et explicavit Iv. Dujcev. Sofia, 1942.
  9. Найден Геров. 1895–1904. Речник на блъгарский язик. (the entry on цар in Naiden Gerov's Dictionary of the Bulgarian Language)
  10. Wladimir Vodoff. Remarques sur la valeur du terme "czar" appliqué aux princes russes avant le milieu du 15e siècle, in "Oxford Slavonic Series", new series, vol. XI. Oxford University Press, 1978.
  11. de Madariaga, Isabel (1997). "Tsar into Emperor: the title of Peter the Great". In Oresko, Robert; Gibbs, G. C.; Scott, H. M. (eds.). Royal and Republican Sovereignty in Early Modern Europe: Essays in Memory of Ragnhild Hatton. Cambridge: Cambridge University Press. p. 355. ISBN 9780521419109. Retrieved 2 October 2023. [...] میکائیل توور پس از دریافت «یارلک» (فرمان) خان مغول در سال ۱۳۰۴، به عنوان «شاهزاده بزرگ ولادیمیر و مسکو» سفیری را نزد امپراتور آندرونیکوس دوم فرستاد که در آن خود را «باسیلیوس روس» توصیف کرد.
  12. A.V. Soloviev. "Reges" et "Regnum Russiae" au moyen âge, in "Byzantion", t. XXXVI. Bruxelles, 1966.
  13. Bushkovitch, Paul (2021). Succession to the Throne in Early Modern Russia: The Transfer of Power 1450–1725 (1st ed.). New York: Cambridge University Press. p. 73. ISBN 9781108479349. Retrieved 2 October 2023. ایوان سوم گهگاه، نه به طور منظم، از عنوان «تزار» در نامه‌هایی به دیگر فرمانروایان استفاده می‌کرد.
  14. Ostrowski, D. (2002). Muscovy and the Mongols: Cross-Cultural Influences on the Steppe Frontier, 1304–1589. Cambridge, England: Cambridge University Press, p. 178.
  15. The Present State of Russia, in a Letter to a Friend at London. Written by an Eminent Person residing at Great Tzars Court at Mosco for the space of nine years. 2nd ed. London, 1671. pp. 54–55.
  16. Boris Uspensky. Царь и император: помазание на трон и семантика монарших титулов. Moscow: Языки русской культуры, 2000. شابک ‎۵−۷۸۵۹−۰۱۴۵−۵. pp. 48–52.
  17. "The Brockhaus and Efron Encyclopedia entry on Tsar". Archived from the original on 2020-09-08. Retrieved 2006-07-27.
  18. Hofmeister, Ulrich (2017). "From the White Tsar to the Russian Tsar. Monarchy and Russian Nationalism in Tsarist Turkestan". In Banerjee, Milinda; Backerra, Charlotte; Sarti, Cathleen (eds.). Transnational Histories of the 'Royal Nation'. Palgrave Studies in Modern Monarchy. Cham, Switzerland: Springer. p. 137. ISBN 9783319505237. Retrieved 2 October 2023. [...] عنوان «تزار سفید» (Belyi Tsar) در قرن نوزدهم به‌طور گسترده در ارتباطات روسی با مردم آسیایی یا مسلمان استفاده می‌شد و جذابیت خود را از جذابیت «آسیایی» آن می‌گرفت ... در اواخر سلطنت روسیه، عبارت تزار سفید به عنوان یک لقب خاص «شرقی» برای امپراتور روسیه تلقی می‌شد که ریشه در سنت‌های مغولی داشت.

برای مطالعه بیشتر

[ویرایش]
  • چانینوف، نیکولای بریان (۱۳۵۲). تاریخ روسیه: از آغاز تا انقلاب اکتبر. ترجمهٔ خان‌بابا بیانی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. شابک ۹۶۴-۰۳۴-۸۵۲-x.
  • استریکلر، جیمز ای (۱۳۸۱). روسیه تزاری. ترجمهٔ مهدی حقیقت‌خواه. تهران: انتشارات ققنوی. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۳۸۲-۵.
  • ویروبوا، آنا (۱۳۷۶). زندگی و سرانجام آخرین ملکه روسیه. ترجمهٔ نظام‌الدین احتشام. تهران: انتشارات خجسته. شابک ۹۶۴-۹۰۱-۱۹۸-۶.
  • ماسی، رابرت ک. (۱۳۶۹). نیکلای و آلکساندرا. ترجمهٔ پروانه ستاری. تهران: انتشارات نشر نو. شابک ۹۶۴-۶۱۴-۴۷۵-۶.
  • دوسن‌پیر، میشل (۱۳۵۶). سرگذشت خاندان رومانوف: تاریخ روسیه از سال ۱۵۴۷ میلادی تا انقلاب و سقوط تزارها. ترجمهٔ محمدعلی معیری و عیسی بهنام. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

پیوند به بیرون

[ویرایش]