بحث الگو:خوشنویسی در جهان اسلام - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دست شما درد نکند خیلی خوب شده. خواهش کرده بودم عبارت به خوشنویسی اسلامی - ایرانی تغییر یابد. دلیل آن این است که خوشنویسی اسلامی اساسا تا خدود زیادی ایرانی است و برخی خطوط مانند تعلیق و نسنعلیق در دیگر کشورها رونق کمی دارند و حتا به نامالخط الفارسی شناخته می‌شوند و برخی چون شکسته نستعلیق فقط در ایران رواج دارد. تصویر هم گمان می‌کنم بیش از خوشنویسی تذهیب را نشان می‌دهد مخصوصا که سایز آن کوچک است من این تصویر را پیشنهاد می‌کنم: Nastaliq-proportions.jpg به اسامی خطاطان که عنوان حوشنویسان را بهتر می‌بینم هم باید خیلی از اساتید که جزو اساتید مسلم هستند افزوده شود که انشاالله یه تدریج چنین خواهیم کرد.با تشکرفرزان ‏۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]

موضوع ایرانی-اسلامی نه تنها در این مورد، بلکه در هنر، علم و حتی فرهنگ هم مطرح می‌شود. این تفاوت موضوع دامنه‌داریست. مستشرقین کلاً اسلام را با عربیت خلط می‌کنند که این متأسفانه به تدریج به خاطر اینکه منابع آنها در ارتکازات محققان جدید مسلمان قرار گرفته، شیوه نگاه آنها را به موضوع تا حدی تحت تأثیر قرار داده. و این نگاه مستشرقین خاطر جدایی فرهنگ و تاریخ طبیعی‌ست. حتی آنها در کتابهایشان به جای «مسلمان» از عبارات «عرب» و گاهی «ترک» (بخصوص در زمان امپراتوری عثمانی) استفاده می‌کردند.
ببینید: اگر قرار باشد عناوین را تغییر دهیم، باید چیزهایی چون «هنر اسلامی-ایرانی-عراقی» یا «هنر اسلامی-ایرانی-عراقی-ترکی» داشته باشیم. به وضوح این عبارات نادرستند چون وجه مشترک (اسلام) مد نظر است و نه تأثرات جغرافیایی-بومی خاص. به همین جهت من از تغییر آن به عنوانی جهت‌دارتر (که بوی ناسیونالیستی می‌دهد) مخالفم (و همینطور تا حدی مطالب زیر عنوان خوشنویسی#خوشنویسی ایرانی را نادرست می‌پندارم). خوشنویسی (یا هنر) ایرانی آن است که نه‌تنها برآمده از فرهنگ ایرانی باشد، بلکه محوریت آن نیز همان باشد. نه اینکه هنر با فرهنگی دیگر باشد و فقط تحت تأثیر ایرانیان بوده باشد. یعنی اصل و محور موضوع است نه تأثرات بومی ‏• Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ‏۱۱:۳۴(UTC)
  • در موضوع فهرست خوشنویسان هم به گمانم در همان رده‌ها بمانند بهتر است. اصل بر اختصار است و همین چهار تن که شاخصند در الگو باشند خوب است. مگر اینکه موارد خاصی باشد ‏• Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ‏۱۱:۴۸(UTC)
  • در موضوع تصویر: تصویر شما را نیافتم. اگ رپیوند مستقیم بدهید ممنون می‌شوم. با این حال به نظر الگوی حال حاضر از لحاظ رنگ و تصویر و غیره حالت تعادلی خوبی دارد و به طور مطلوب آن فضای خاص هنری را (که هم مربوط به خوشنویسی و هم مربوط به اسلام باشد) را القا می‌کند ‏• Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ‏۱۱:۵۰(UTC)


دوست گرامی روهان عزیز توضیحات شما در مورد هنر اسلامی یا فرهنگ اسلامی صحیح و مورد قبول است اما توجه کنید درست است که آنچه ما در مورد هنر، فرهنگ و خوشنویسی ایرانی نام می‌بریم پس از ورود اسلام به ایران بخشی از فرهنگ، هنر و خوشنویسی جهان اسلام است اما فراموش نکنید این ویکیپدیای فارسی است و نباید رونوشتی از ویکیپدیاهای انگلیسی یا عربی باشد. ممکن است در یک بررسی دقیق در ویکیپدیای انگلیسی خوشنویسی اسلامی را به زیر شاخه‌هایی چون خوشنویسی ایرانی، خوشنویسی عثمانی، خوشنویسی مغربی یا آندلسی، خوشنویسی عربی و خوشنویسی اسلامی در شبه قاره هند تقسیم بندی کرد که من می‌توانم ثابت کنم وزن بخش ایرانی آن از بقیه بیشتر خواهد بود و اهمیت الباقی تقریبا به همان ترتیب است که من نوشتم. معتقدم در بررسی خوشنویسی اسلامی به زبان فارسی هم باید همین تقسیم‌ها را داشته باشیم (که اگر عمری بود با کمک شما و سایر دوستان به تدریج چنین خواهیم کرد) و صد البته به دلیل موضوعیت مخاطب ایرانی، باید به بخش فارسی آن عنایت و توجه بیشتری شود (توجه بفرمایید عرض کردم توجه و تفصیل بیشتر نه تحلیل جانبدارانه).

ضمنا با این فرمایش شما صد در صد مخالفم که نوشته‌اید:«خوشنویسی (یا هنر) ایرانی آن است که نه‌تنها برآمده از فرهنگ ایرانی باشد، بلکه محوریت آن نیز همان باشد. نه اینکه هنر با فرهنگی دیگر باشد و فقط تحت تأثیر ایرانیان بوده باشد.» معتقدم هرچه در ایران اسلامی و دیگر سرزمین‌های اسلامی شکل گرفته جزو هنر و فرهنگ اسلامی است خواه موافق دستورات اسلام باشد خواه مخالف آن و همچنین خواه آبشخور آن پیش از اسلامی شدن باشد و یا پس از آن اگر بخواهیم فقط آنچه که مورد قبول و نص اسلام و قرآن هست را بپذیریم با توجه به مناقشاتی که در این باره در سراسر عالم وحتا در ایران هست تقریبا چیزی برای اسلام باقی نمی‌ماند. از طرفی در فرهنگ ایرانی هم چیزی که فقط تحت تاثیر ایرانیان باشد و اثری از اسلام در اونبینیم هم دیده نمی‌شود و اگر تعریف و قربال شما را بپذیریم از فرهنگ ایرانی هم چیزی باقی نمی‌ماند. چون هر مثالی که به عنوان اسلامی در حیطه ایران بیاورید من رد پایی از فرهنگ پیش از اسلام به شما نشان می‌دهم و هرچه را بگویید صد در صد ایرانی است و نه اسلامی من رد پایی از اسلام را برایتان مشخص خواهم کرد.

پس عبارت خوشنویسی اسلامی - ایرانی (نه ایرانی - اسلامی) اصلح است چرا که به فعالیت‌های ویژه دراین بخش از جهان اسلام تاکید دارد.

در مورد تصویر هم منظورم این تصویر است: http://en.wikipedia.org/wiki/Image:Nastaliq-proportions.jpg از عنایت شما متشکرم فرزان ‏۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)[پاسخ]

  • علت مخالفت با جمله‌ام را نفهمیدم. ولی با شما موافقم که هنر اسلامی آن نیست که مورد تأیید شرع اسلام یا برخاسته از آن باشد. از نظر من (حداقل فعلاً) چیزی به نام «فلسفه اسلامی» و «هنر اسلامی» و... وجود ندارد. بلکه باید گفت «فلسفه مسلمانان»، «هنر مسلمانان» و... البته معمول شده که همین‌ها را با پسوند اسلامی می‌گویند. یعنی به «فلسفه مسلمانان» می‌گویند «فلسفه اسلامی». نظرم در مورد اسلامی-ایرانی همانی است که عرض شد ‏• Яohaŋ ٭ ۱۶ فروردین ۱۳۸۶، ‏۲۰:۴۹(UTC)


روهان عزیز عرض من این بود که:

  • در عرصه فرهنگ و هنر این سرزمین از 1400 سال پیش تاکنون نه اسلامی تنها (فارغ از تاثیر فرهنگ ایرانی) می توان یافت و نه ایرانی تنها (فارغ از نفوذ تعالیم اسلام) پس 1- در یک کار علمی تعصب بر روی واژه های ایرانی یا اسلامی بخرج ندهیم.
  • حیطه مطالعه و پژوهش ما ایران است و مخاطب ما ایرانی است پس 2- باید تاکید بیشتری بر جریانات اتفاق افتاده در ایران داشته باشیم.
  • خود موضوع خوشنویسی، هنری است که تا حد زیادی وامدار تلاش ایرانیان است پس 3- بر تاکید فوق باید بیافزاییم.
  • برخی از خطوط (که در الگو و جدول شما هم هست) فقط خاص ایران است و در سایر کشورها آن را به خط الفارسی می شناسند یا اصلا نمی شناسند پس 4- استفاده از عبارت ایرانی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
  • چنانچه عبارت ایرانی نباشد به معنی آن است که تعلیق - نستعلیق و شکسته نستعلیق هم در تمام سرزمین‌های اسلامی رواج دارد که چنین نیست پس 5- واژه ایرانی اجتناب ناپذیرتر شد.
  • مطمئنا در جز جزء مقالاتی که آمده یا خواهد آمد تاکید بر روی ایران است اگر در این صفحات یا آنچه که حدس می زنید خواهد آمد، وزن مطالب توضیحی در باره ایران را با سایر بخش های جهان اسلام چون عثمانی - مراکش - مسلمانان شبه قاره و یا حتا اعراب بسنجید، بر دلیل اصرار من بیشتر پی خواهید برد. پس 6- قطعا واژه ایرانی را به دنبال اسلامی خواهید آورد.

از لطف شما ممنونم فرزان ‏۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)[پاسخ]


تکرار از صفحه بحث کاربر: فرزان خطاب به روهان[ویرایش]

از لطف و زحمتی که در ساخت الگوی جدید با نام خوشنویسی کشیدید بسیار ممنونم. فکر می‌کنم شما دوست دارید از عبارت اسلامی-ایرانی پرهیز شود. اشکالی ندارد عرض کردم تعصب بر روی واژه‌ها در یک کار علمی سم است. تبریک می‌گویم راه حل خوبی پیدا کرده‌اید. حال اگر همان انواع خطوط و خوشنویسان به این الگو اضافه شود با همان عنوان خوشنویسی تنها می توان به تمام صفحات مربوطه ارجاع داد. دوباره ممنونم. فرزان ‏۶ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)[پاسخ]