ادوارد براون - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ادوارد گرانویل براون
Edward Granville Browne
در سال ۱۹۰۰
نام بومیEdward Granville Browne
زادهٔ۷ فوریهٔ ۱۸۶۲
استاتز هیل، یولی، استاتز هیل، گلاسترشر، انگلستان، بریتانیا
درگذشت۵ ژانویهٔ ۱۹۲۶ (۶۳ سال)
کمبریج، کمبریج‌شر، انگلستان، بریتانیا
محل تحصیلدانشگاه کمبریج
پیشهخاورشناس، ایران‌شناس

ادوارد گرانویل براون (انگلیسی: Edward Granville Browne؛ زاده ۷ فوریهٔ ۱۸۶۲ – درگذشته ۵ ژانویهٔ ۱۹۲۶)، خاورشناس و ایران‌شناس بریتانیائی بود. او کتاب‌های زیادی در زمینهٔ تاریخ و ادبیات نگاشته‌است.

زندگی[ویرایش]

ادوارد گرانویل براون در ۷ فوریهٔ ۱۸۶۲ در گلاسترشر در جنوب انگلستان، در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد. پدرش، سِر بنجامین براون، کارخانهٔ کشتی‌سازی داشت و مادرش اهل نورثمبری بود. براون تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج ایتن آغاز کرد، پدر می‌خواست که پسرش رشتهٔ مهندسی را ادامه دهد؛ ولی ادوارد بیشتر به پزشکی علاقه داشت و سرانجام در ۱۸۷۹ در دانشگاه کمبریج به تحصیل در این رشته پرداخت.

براون در سال ۱۸۷۷، هنگامی که تنها پانزده سال داشت، اخبار جنگ میان امپراتوری عثمانی و امپراتوری روسیه را می‌شنید و همین امر باعث علاقهٔ او به خاورمیانه شد. او در این جنگ، بنا به ویژگی‌های شخصیتی‌اش، جانب طرفی را می‌گرفت که در بریتانیا کمتر محبوب بود، یعنی ترک‌ها. در این مقطع بود که مطالعات خاورشناسی خود را آغاز کرد. ابتدا زبان ترکی را فراگرفت و سپس فارسی و عربی. ادوارد علاقه‌ای به مباحث زبان‌شناسی نداشت و شیوهٔ زبان‌آموزی‌اش کاملاً عملی بود، یعنی هر متنی را که می‌توانست پیدا کند می‌خواند، با متخصصان مشورت می‌کرد و از معاشرت با سخنگویان مادری آن زبان نهایت بهره را می‌برد. این شیوهٔ زبان‌آموزی او، بنا به قضاوت هم‌عصران و آثار منتشرشدهٔ او، به طرز شگفت‌انگیزی موفق بود.[۱]

پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه کمبریج در ۱۸۸۲، پدر براون او را راضی کرد که تحصیلات پزشکی‌اش را ادامه بدهد و در ازای آن، او را به سفر تابستانی به استانبول فرستاد. براون سه سال بعد را صرف تحصیل، کارورزی (پزشکی) و طبابت کرد و هروقت فرصتی دست می‌داد علاقهٔ شخصی‌اش یعنی مطالعات خاورشناسی را هم دنبال می‌کرد. در ۱۸۸۷، براون مدارج پزشکی‌اش را کامل کرد و از کالج کمبریج هم فلوشیپ گرفت که به او امکان داد که یک سال را در ایران بگذراند - چراکه در آن زمان بی‌تردید مطالعات ایران‌شناسی بود که تمام توجه او را به خود جلب کرده بود. همین دیدار از ایران بود که کتاب درخشان «یک سال در میان ایرانیان» را ایجاد کرد که علیرغم عنوان، رویکرد و سبک رومانتیک و قدیمی‌ای که دارد، همچنان یکی از منابع کلاسیک محسوب می‌شود. این کتاب اولین بار در سال ۱۸۹۳ منتشر شد و تاکنون بارها توسط ناشران مختلف منتشر شده‌است.[۱]

پس از بازگشت به بریتانیا در سال ۱۸۸۸، زندگی براون تقریباً به کلی در کمبریج می‌گذشت و رویداد چندانی نداشت. او اولین استاد زبان فارسی در این دانشگاه بود و از سال ۱۹۰۲ تا زمان مرگش، استاد «کرسی سر توماس آدامز» در زبان عربی نیز بود. براون در سال ۱۹۰۶ با آلیس بلک‌برن-دنیل ازدواج کرد که زنی کاتولیک و مرفه بود. همین ازدواج باعث همدلی سربسته اما سخاوتمندانهٔ براون نسبت به کاتولیسیسم و آرمان استقلال ایرلند شد. حاصل این ازدواج دو پسر بود که هیچ‌یک علائق پدرشان را دنبال نکردند. پاتریک براون یکی از این دو پسر بود که در بریتانیا قاضی بود و در سال ۱۹۹۶ درگذشت.

اخذ لقب مظهر علی[ویرایش]

براون در سال (۱۸۸۵ میلادی) در لندن با حاجی پیرزاده نائینی از عارفانِ روشنفکر و جهانگرد دوران قاجاریه آشنایی و خصوصیت پیدا می‌کند و از پیرزاده لقب مظهرعلی را اخذ می‌کند و کسوت دراویش را به اهدا می‌گیرد، که پس از آن، براون در دیدارهایش با ایرانیان با آن کسوت و در تام مکاتباتش با ایرانیان، از آن نام استفاده و نوشته‌هایش در مورد ایران را با آن لقب امضا می‌کرد.[۲]

در قبال آن خصوصیت، ادوارد براون، پیرزاده را راهنمای طریقت، مخزن الاسرار حقیقت و پیر سالکان طریقت خطاب می‌کرد. این آشنایی باعث می‌شود که براون نه تنها از ایران شناخت بیشتری پیدا کند، بلکه پس از آن، بروان از وزارت امور خارجه انگلستان درخواست می‌کند که او را در عضویت خود قرار دهد و با سمت کنسولی در سفارت بریتانیا، برای یک سال، به تهران فرستاده شود.[۳]

سفر به ایران[ویرایش]

در ۱۸۸۸ برای گردشگری، مطالعه، و پژوهش رهسپار ایران شد و در زندگی یک‌سالهٔ خود در ایران، با مردم ایران و آداب و اخلاق ایرانیان آشنا شد و زبان فارسی را به‌خوبی فراگرفت. کتاب یک سال در میان ایرانیان حاصل این سفر و بیان دیده‌ها و آموخته‌های او در این دوران است.

براون، پس از بازگشت، در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان و تاریخ و ادب فارسی و تحقیق در جریان‌های فکری و نهضت‌های اجتماعی ایران مشغول شد و این راهی بود که تا پایان عمر در آن باقی ماند. در ۱۹۰۲ پس از درگذشت ایران‌شناس معروف، شارل ریو، ریاست مدرسهٔ زبان‌های شرقی به او داده شد و در ضمنِ طبع و نشر دورهٔ پنج‌جلدیِ تاریخ شعر عثمانی، نوشته ا.ج.و. گیب، ادارهٔ امور علمی انتشارات مجموعه یادبود گیب نیز به او سپرده شد.

ادوارد براون در جوانی

در دو دهه یکم و دوم سده ۲۰ (میلادی) که حرکت‌های آزادی‌خواهی و مخالفت با حکومت استبدادی و مشروطه‌خواهی در ایران جریان داشت و سیاست دولت بریتانیا، سکوت در برابر وقایع بود ادوارد براون با دعوت از ایرانیانی که از تعدیات حکومت استبدادی به کشورهای اروپایی پناه جسته بودند و با شرکت گروهی از رجال آزادی‌خواه و انسان‌دوست انگلستان، انجمنی به نام «کمیته ایران» برپا کرد و با مقالات و سخنرانی‌های خود، به انتقاد از تجاوزات و اقدامات ستمگرانه روس‌ها و تقبیح روش سازشکارانه انگلستان پرداخت و با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جلب نظر و توجه عناصر مؤثر در مجلس عوام بریتانیا، دولت بریتانیا را تحت فشار قرار داد تا در سیاست خود با روس‌ها و در روشی که نسبت به ایران در پیش گرفته بود تجدیدنظر کند. کوشش‌های براون و یاران و همفکران او برای دخالت در امور ملت ایران در مشروطه‌خواهان تأثیراتی داشت. برخی از آثار وی که برای شناساندن ایران نو و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی آن نوشته‌است: شرح مختصری از وقایع ایران، بحران دسامبر ۱۹۱۱ ایران، انقلاب ۱۹۰۵–۱۹۰۹ ایران، مطبوعات و شعر جدید در ایران، حکومت وحشت در تبریز، و نهضت مشروطه ایران هستند. آثار براون در موضوعات و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران دارای اهمیت تاریخی بسیار است و از اسناد و منابع مهم تحقیقی این دوره از تاریخ ایران به‌شمار می‌رود.

به ادعای اسماعیل رائین او همان کسی است که برخی مشروطه‌خواهان ایران از او در داخل کشور و همچنین در انگلستان الهام می‌گرفتند و به تصدیق و تأیید مشروطه‌خواهانی که با انگلیسی‌ها مرتبط بودند وی همواره در جراید کشور و به وسیله دوستان خویش در پارلمان از آنها طرفداری می‌کرد و حتی می‌توان گفت آنها را اداره می‌نمود.[۴]

پژوهش‌ها و نوشته‌های ارزشمند براون در زمینه تاریخ ادبیات و نظم و نثر فارسی و تصحیح و نشر متون کهن به روش علمی و انتقادی تازه، از خدمات او به انگلستان بوده‌است. تاریخ ادبی ایران در چهار جلد، مفصل‌ترین و جامع‌ترین نوشته در این زمینه به زبان‌های اروپایی است. شمار آثار بزرگ ادوارد براون اعم از نوشته و برگردان کتاب‌های فارسی ۱۸ مجلد است. افزون بر اینها، براون ۳۲ رساله متوسط یا کوچک و ۱۳ دیباچه به زبان انگلیسی بر کتب فارسی یا عربی دیگران نوشته‌است.

ادوارد براون در جوانی

ادوارد براون در ۱۹۰۳ به عضویت فرهنگستان بریتانیا و در ۱۹۱۱ به عضویت کالج سلطنتی پزشکی پذیرفته شد و در ۱۹۲۲ به نیابت ریاست انجمن سلطنتی آسیایی بریتانیای کبیر و ایرلند منصوب شد. در جشن شصتمین سال زندگانی او در ۱۹۲۲ دوستان و دوستاران ایرانی هدایایی برای او فرستادند و جامعه شرق‌شناسی اروپا با انتشار مجموعه مقالاتی از خدمات او قدرشناسی کردند.

بیماری و درگذشت[ویرایش]

ادوارد براون در نوامبر ۱۹۲۴ دچار سکته قلبی شد و در ۵ ژانویه ۱۹۲۶ در سن ۶۴ سالگی در نزدیکی کمبریج درگذشت. همسرش، آلیس نیز در ژوئن ۱۹۲۵ از دنیا رفت. کتاب‌های او به کتابخانه دانشگاه کمبریج منتقل شد. تندیسی از او در ۱۳۱۷ در کتابخانه دانشسرای عالی تهران نصب شد و یکی از خیابان‌های نزدیک دانشگاه تهران در ۱۳۳۴ (خورشیدی) به نام او نام‌گذاری شد. شرح احوال ادوارد براون را ادوارد دنیسن راس در مقدمه‌ای بر طبع‌های اخیر کتاب یک سال در میان ایرانیان، رینولد نیکلسون در مقدمه فهرست نسخه‌های خطی متعلق به ادوارد براون و آرتور آربری در «مقالات خاورشناسی» نوشته‌اند.

بعد از مرگ او در منطقه ۶ تهران خیابان حد فاصل شانزده آذر و کارگر را به نام او گذاشتند.

نقش براون در اندیشه‌های مذهبی و فرقه‌های دینی[ویرایش]

براون به موضوعات دینی و اجتماعی و جریان‌های فکری و اعتقادی توجه خاص داشت، و از همان آغاز مطالعات ایرانی و اسلامی خود، چندین مقاله دربارهٔ باطنیه (اسماعیلیهحروفیه و شیخیه در جراید علمی اروپا منتشر ساخت. از میانه سده ۱۹ (میلادی) درگیری فرقه‌های بابیه و بهائیه و ازلیّه با یکدیگر از یک سو با حکومت مرکزی و مراجع دینی و اکثریت جامعه از سوی دیگر، به صورت جریانی گسترده و پرآشوب درآمده و فضای فکری و سیاسی ایران را فراگرفته بود. کتاب معروف ادیان و فلسفه‌ها و آسیای مرکزی نوشته آرتور دو گوبینو باعث جلب توجه براون به این موضوع شد. براون طی چند سفر به استانبول، قبرس، و فلسطین، و دیدار با سران بابیه و بهائیه، چون میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی معروف به بهاءالله و برخی دیگر از منتسبان به این فرقه‌ها به گردآوری و نشر نوشته‌های آنان پرداخت. در سال ۱۹۱۰ براون کتاب نقطةالکاف میرزا جانی کاشانی را که نسخه منحصربه‌فرد آن در کتابخانه ملی فرانسه به دست او افتاده بود با مقدمه‌ای به نفع ازلی‌ها و به زیان بهایی‌ها انتشار داد.

او سرشناس‌ترین شرق‌شناس انگلیسی بود که بسیاری از کتب و مقالاتش را در مورد مذهب بابی و بهایی نوشته‌است.[۵]

محمد عبدالله آل آهاری در مقدمه کتاب فراخوان کامل به بهشت بیان می‌نویسد:

گر چه او متمایل به سمت ازلی‌ها شده بود، بسیاری از بهائیان (از جمله موژان مؤمن) اظهار داشتند که او بسیاری از ثبت‌های تاریخ را که ممکن بود گم و نابود شوند را حفظ کرد. مصاحبه‌های او با بهاء و صبح ازل در بین ارزش‌های دست اول غرب در مورد این رهبران نخستین بابی (بعداً بیانی نامیده شدند) و بهایی، قرار گرفته‌است. نوشته‌های او بسیاری از نویسنده‌های موضوعات بابی، ازلی و بهائی مثل آگوست استن استرندز را تحت تأثیر قرار داده‌است. او همچنین کتاب نقطةالکاف را در حمایت از موقعیت ازلی ترجمه کرد.

ادروارد براون در پیری

ادوارد براون ابیات زیر را که طاهره قرةالعین در بشارت طلوع صبح ازل سروده در کتاب مواد تحقیق در مذهب بابیه درج و قسمتی از اصل دست خط را نیز گراور نموده‌است.[۶]

به خلق جهان ساقیا دِه نویدکه شد شام غم صبح عشرت رسید
به غم دیدگان دِه تو جام صفابه عشاق دلخسته برزن صلا
که عین ظهور ازل آمدهجمال خدایی هویدا شده
به این مژده گر جان فشانم رواستاز این مژده خوش وقت رب علاست
........ تا آنجا که می‌گوید:
چو نور جمال تو آمد عیان ثمر خواندت از لطف رب بیان
مراد از شجر نیست غیر از ثمر شجر از ثمر می‌شود جلوه گر
بیان از تو تکمیل گردیده شد همه سر پنهان حق دیده شد

سروده‌ای از او به زبان پارسی[ویرایش]

ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبیات ایران می‌نویسد:

«تضمینی که اکنون نقل می‌کنم یکی از اشعار معدودی است که مؤلف این کتاب به فارسی سروده و آن به خواهش دوستی که به بانویی جوان به نام مِی (May) دل بسته بود انشا شده‌است.» شیخ سعدی شیرازی در گلستان فرماید:

مست می بیدار گردد نیم شبمست ساقی روز محشر بامداد

و من از این شعر تضمین زیر را ساختم:

«مست می بیدار گردد نیم‌شب» فرمود شیخاین اگرچه قول شیخ است، نیست جای اعتماد
من می‌ای دانم که هرگه مستِ آن گردد کسیسر ز مستی برندارد روز محشر بامداد

که در آن، علاوه بر تضمین و جناس تام (در کلمهٔ «می»)، اغراق نیز آمده‌است.[۷]

دست خط

آثار[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «BROWNE, EDWARD GRANVILLE».
  2. پیرزادهٔ نائینی، محمدعلی، سفرنامه، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، ج۲، ص۱ به بعد، تهران، ۱۳۴۲ش
  3. «ادوارد براون تاریخ‌نگاری ایران دوست». Iran.ir. ۱۸ تیر ۱۳۹۹.
  4. فراموشخانه و فراماسونری در ایران، اسماعیل رائین، جلد اول، ص ۳۳
  5. Stenstrand'S, August J; Browne, Edward G (2006). "اداوارد براون که بود؟". In al-Ahari, Muhammad Abdullah (ed.). THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN (به انگلیسی). Daltaban Peyrevi. Chicago: Magribine Press. p. ۱۳.
  6. آئین بیان (The Religion of Bayan) (سپتامبر ۱۹۴۹). «به یاد صدمین سال شهادت نابغه دوران قره العین» (به پارسی). ناشر: گمنام. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۱۵ دی ۱۳۹۰.
  7. ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمهٔ فتح‌الله مجتبایی، انتشارات مروارید، چاپ سوم ۱۳۶۱، تهران، ص۹۷
  8. A Literary History of Persia, 1902, with subsequent volumes in 1906, 1920, and 1924

منابع[ویرایش]

  • مینوی، مجتبی، نقد حال، تهران، ۱۳۶۷
  • مجتبی مینوی، «ادوارد براون و خدمات او به ایران»، مجلهٔ روزگار نو، ش ۲ (پاییز ۱۹۴۱)
  • محمد قزوینی، بیست مقالهٔ قزوینی، چاپ عباس اقبال و ابراهیم پورداوود، تهران ۱۳۶۳
  • دانشنامهٔ جهان اسلام (مقاله‌های متعدد)
  • ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمهٔ فتح‌الله مجتبایی، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۶۱، تهران
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Edward Granville Browne». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱۱ آوریل ۲۰۰۸.
جنبش مشروطه
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

۱۱۷۵–۱۱۶۱
۱۲۱۳–۱۱۷۶
۱۲۲۷–۱۲۱۳
۱۲۷۵–۱۲۲۷
۱۲۸۵–۱۲۷۵
۱۲۸۸–۱۲۸۵

۱۳۰۴–۱۲۸۸